طمانينه ي حضرت امام در نماز


همان گونه كه گفته شد، طمأنينه از آداب باطني نماز است و آنچه ذكر شد غير از آرامش بدن و بي حركت و اضطراب بودن آن در نماز مي باشد كه بتوان با چشم سر آن را مشاهده كرد و بر وجود آن در شخصي گواهي داد. اما از آن جا كه گفته شد اثر طمأنينه در اذكار و عبادات آن است كه زبان قلب به ذكر باز مي شود و قلب معلم زبان مي گردد و از قلبي كه با ذكر متحد شده است ذكر مي جوشد و بر زبان جاري مي شود، با مشاهده ي نمونه اي از حالت ذكر حضرت امام رحمه الله در شرايط سخت بيماري جسمي، در مي يابيم كه ايشان ذكرها را با آرامش قلبي به قلب فهمانده و در آن حك كرده بودند كه اين گونه از آن ذكر مي جوشيد. يكي از اطرافيان ايشان نقل مي كند:

هنگامي كه امام را از اتاق بي هوشي بيرون آوردند، ديدم لب هاي



[ صفحه 61]



امام تكان مي خورد. به دكتر گفتم: نگاه كنيد، ظاهرا امام دارند ذكر مي گويند. دكتر گفت: چون دندان ها در دهان امام نيست، لب ها قدرت ندارد و به همين دليل لرزش دارند. من با دقت از زير ماسك اكسيژن نگاه كردم، ديدم زبان مبارك امام نيز تكان مي خورد. اين جا بود كه همه يقين كرديم امام در آن حالت استثنايي هم از ياد و ذكر خدا غافل نيست. روز آخر، ساعت هشت تا ده صبح دو - سه بار متوجه شدم كه امام شهادتين را بر لب جاري مي كنند. در اين مواقع، من وحشت مي كردم، نزديك مي رفتم و مي ديدم ايشان مشغول خواندن اذان و اقامه براي نمازند؛ گويا حتي براي نماز مستحبي هم اذان و اقامه مي گفتند يا ذكر ديگري بود كه ما درست متوجه نمي شديم. بعد از ظهر با اين كه حالشان رو به وخامت گراييده بود، باز هم لحظه اي از ذكر خدا و نماز خواندن غفلت نمي كردند. خلاصه امام، چه در ايام معمولي زندگي و چه در ساعت هاي بيماري و شدت، هميشه به ياد خدا بودند. [1] .

با ديدن اين گونه حالت هاي حضرت امام رحمه الله از دوام ذكر در اوقات شدت بيماري و ملاحظه ي مثل معروف «رنگ رخساره نشان مي دهد از سر درون»، مي توان گفت: ايشان با حفظ ادب طمأنينه در اذكار، ذكر الهي را صورت باطني قلب خود قرار داده بودند.



[ صفحه 62]




پاورقي

[1] امام در سنگر نماز، ص 43، خاطره ي احمد بهاء الديني.


بازگشت