طمانينه و اثر آن بر قلب


از آداب مهم قلبي نماز و ديگر عبادات، طمأنينه است. «طمأنينه» به اين معنا است كه انسان عبادت را از روي سكونت قلب و اطمينان خاطر به جا آورد و عبادت او از روي تزلزل و اضطراب قلب نباشد تا اثري از عبادت در دل او حاصل شود.

رعايت ادب طمأنينه موجب مي شود كه روح نماز در قلب نمازگزار نفوذ كرده، ذكر با قلب او يكي گردد. وقتي انسان ذكري را با طمأنينه و آرامش قلبي مي گويد: در واقع آن ذكر شريف را به قلب تعليم مي دهد و اين مدارا كردن با قلب و تلقين معارف الهي بدان موجب مي گردد به تدريج، زبان قلب باز شده، قلب نيز در تكرار ذكر همراهي كند و پس از آن ذكر از قلب بر زبان جاري شود؛ زيرا آن ذكر با قلب يكي شده و زبان قلب را باز نموده است، به گونه اي كه از اين پس قلب بر زبان القا مي كند.

امام خميني رحمه الله براي اين مطلب مثالي ذكر نموده اند كه آن را از بيانات استاد بزرگوارشان نقل كرده اند:

شيخ عارف كامل - شاه آبادي - روحي فداه - مي فرمود: بايد انسان



[ صفحه 58]



در وقت ذكر، مثل كسي باشد كه كلام دهن طفل مي گذارد و تلقين او مي كند؛ براي اين كه او را به زبان بياورد، و همين طور انسان بايد ذكر را تلقين قلب كند. و مادامي كه انسان با زبان ذكر مي گويد و مشغول تعليم قلب است، ظاهر به باطن مدد مي كند؛ همين كه زبان طفل قلب باز شد، از باطن به ظاهر مدد مي شود؛ چنان چه در تلقين طفل نيز چنين است: مادامي كه انسان كلام دهن او مي گذارد، او را مدد مي كند؛ همين كه او آن كلام را به زبان اجرا كرد، نشاطي در انسان توليد مي شود كه خستگي سابق را بر طرف مي كند. پس در اول، از معلم به او مدد مي شود و در آخر، از او به معلم كمك و مدد مي شود. [1] .

و اين گونه است كه طمأنينه ي در عبادت باعث اثر گذاشتن ذكر در قلب مي شود.

يكي از نكات تكرار عبادات و تكثار اذكار و اوراد آن است كه قلب را از آن ها تأثيري حاصل آيد و انفعالي رخ دهد تا كم كم حقيقت ذكر و عبادت تشكيل باطن ذات سالك را دهد و قلبش با روح عبادت متحد گردد. [2] .

مسلم است كه در نماز، كه يك ذكر دايمي ثابت است، اين هدف بايد حاصل شود و در غير اين صورت، شايد تكرار بي معنا جلوه كند.



[ صفحه 59]




پاورقي

[1] سر الصلاة، ص 29.

[2] آداب الصلاة، ص 17.


بازگشت