خضوع و خشوع در كلام امام خميني


اگر سيري هر چند كوتاه در كتاب هاي امام خميني رحمه الله داشته باشيم، به ضرورت وجود روح خضوع و خشوع در برابر خداوند متعال در همه ي عبادات پي مي بريم و اعتراف خواهيم كرد كه اين رمز موفقيت با روح آن بزرگوار عجين گشته است.

ايشان توجه به عزت پروردگار و ذلت عبد را يكي از منازل مهم سالك مي دانند و در اين باره مي نويسند:

قوت سلوك هر كس به مقدار قوت اين نظر است، بلكه كمال و نقص انسانيت تابع كمال و نقص اين امر است. و هر چه نظر انيت و انانيت و خودبيني و خودخواهي در انسان غالب باشد، از كمال



[ صفحه 53]



انسانيت دور و از مقام قرب ربوبيت مهجور است. [1] .

از اين بيان، روشن مي شود كه در راه عبوديت، هر قدر انسان به قدرت خداوند ايمان قلبي آورد و خود را ضعيف و ذليل ببيند و خودخواهي را كنار بگذارد، به او نزديك تر مي شود و هر قدر انسان انيت و خودخواهي را از بين ببرد، از حمايت و عنايت خداوند بيش تر بهره مند خواهد شد.

امام خميني رحمه الله طريق وصول به حقايق ربوبيت را سير در مدارج عبوديت معرفي مي نمايند و براي كسي كه مي خواهد به خدا و لقاي او برسد، توجه به ذلت خود را ضروري دانسته، خود و امثال خود را از قيام به عبادت و برپا داشتن آن بدان گونه عاجز مي بينند و به نمازگزار نصيحت مي كنند:

عده و عده ي حضور را مهيا كن، كه عمده ي آن، آن است كه با قلب خجل و دل وجل و استشعار انكسار و ذلت و ضعف و بي چارگي وارد محضر شوي و خود را به هيچ وجه، لايق محضر [او] نداني و لايق عبادت و عبوديت نشماري و اذن دخول در عبادت و عبوديت را فقط از شمول رحمت و عميم لطف حضرت احديت - جلت قدرته - بداني؛ كه اگر ذلت خود را نصب عين خود كردي و به جان و دل تواضع براي ذات مقدس حق نمودي و خود و عبوديت خود را ناچيز و بي ارزش دانستي، حق تعالي با تو تلطف



[ صفحه 54]



فرمايد و تو را مرتفع كند و به كرامات خود مخلع فرمايد. [2] .

از اين بيان، روشن مي شود وقتي در عبادت، مهمان رحمت بي پايان خداوند هستيم كه كالاي خضوع و خشوع را هديه ببريم تا شايد مورد لطف خداوند قرار گيريم و او بر بي چارگي و بي چيزي ما رحم كند و از كرم خويش به ما عنايت فرمايد، و گرنه ما كجا و عبادت سزاي او كجا؟ ما كجا و مدح بزرگي چون او را گفتن كجا؟

اين گونه است كه براي قرار گرفتن در مسير وزش رحمت الهي، بايد جسارت و غرور را از بين برد و خاضعانه و خاشعانه، در عبادت و اطاعت او حاضر شد.

و از سوي ديگر، تكيه بر خود در عبادت، بسيار خطرناك است، بلكه احساس ذلت ارزشمند است. حضرت امام رحمه الله در اين باره مي نويسند:

هر چه اين نظر - يعني نظر به ذلت خود - در انسان قوت گيرد، مورد رحمت بيش تر گردد و اگر بخواهد به قدم اعتماد به خود و عمل خود، اين راه را طي كند، هلاك شود؛ چه كه ممكن است از او دست گيري نشود؛ چون طفلي كه تا خود به جسارت راه رود و به قدم خود مغرور شود و به قوت خود اعتماد كند، مورد عنايت پدر نشود و او را به خود واگذار كند، و چون اضطرار و عجز خود را به پيشگاه پدر مهربان عرضه دارد و از اعتماد به خود و قوت خود يك سره خارج شود، مورد عنايت پدر گردد و او را



[ صفحه 55]



دست گيري كند، بلكه او را در آغوش كشد و با قدم خود، او را راه برد. پس بهتر آن است كه سالك الي الله پاي سلوك خود را بشكند و از اعتماد به خود و ارتياض و عمل خود، يكسره برائت جويد و از خود و قدرت و قوت خود فاني شود و فنا و اضطرار خود را هميشه در نظر گيرد تا مورد عنايت شود و راه صد ساله را با جذبه ي ربوبيت يك شبه طي نمايد و لسان باطن و حالش در محضر قدس ربوبيت با عجر و نياز عرض كند: (امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء [3] ) [4] .

هر قدر در كلام آن بزرگوار بيش تر غور كنيم، بيش از پيش به عجز بنده و بزرگي و عظمت خالق ايمان مي آوريم و به اين نكته خواهيم رسيد كه راه رسيدن به خدا عبوديت است، و رمز عبوديت ذلت عبد در برابر خدا.


پاورقي

[1] آداب الصلاة، ص 7.

[2] همان، ص 113 و 114.

[3] نمل: 62.

[4] آداب الصلاة، ص 67.


بازگشت