جواني حضرت امام خميني


در خاطرات جواني حضرت امام رحمه الله نقل مي كنند كه اهل تهجد و شب زنده داري و نماز اول وقت بودند، به گونه اي كه در وصف ايشان مي گويند:

از خصوصيات مهم حضرت امام رحمه الله اين بود كه هميشه نماز را اول وقت مي خواندند و به نافله ها اهميت مي دادند. اين خصوصيت از همان آغاز جواني، وقتي كه هنوز بيش تر از بيست سال نداشتند، در ايشان وجود داشت. چند تن از دوستان نقل مي كردند: ما ابتدا فكر مي كرديم كه - خداي ناكرده - ايشان از روي تظاهر، نماز را اول وقت مي خوانند. به همين خاطر، سعي داشتيم كاري كنيم كه اگر اين كار از روي تظاهر است، جلوي آن را بگيريم. مدت زيادي در اين فكر بوديم و بارها به طرق مختلف، ايشان را امتحان كرديم؛ مثلا، درست اول وقت نماز، سفره ي غذا را مي انداختيم و يا وقت رفتن به مسافرت را اول وقت نماز قرار مي داديم. اما ايشان مي فرمودند: «شما غذايتان را بخوريد، من هم نمازم را مي خوانم؛ هر چه بماند، من مي خورم.» و يا در موقع مسافرت مي فرمودند: «شما برويد، من هم مي آيم و به شما مي رسم.» مدت ها از اين مسأله گذشت و نه تنها ايشان نماز اول وقت شان ترك نشد، بلكه ما را هم وا داشتند كه در اول وقت نمازمان را بخوانيم. [1] .



[ صفحه 34]



آري، اين گونه است كه جواني با عمل خالصانه ي خويش، ديگران را به سوي خير و نيكي مي كشاند.

درباره ي تهجد و شب زنده داري ايشان در سنين اوليه جواني مي گويند:

حتي خويشاوندان ايشان، كه از پانزده سالگي با ايشان بودند، مي گفتند: از پانزده سالگي ايشان، كه ما در خمين بوديم، آقا يك چراغ موشي كوچك مي گرفتند و مي رفتند به يك قسمت ديگر كه هيچ كس بيدار نشود و نماز شب مي خواندند. [2] .

حضرت امام رحمه الله معتقد بودند كه مساجد بايد از جوان ها پر شود. در اين باره مي فرمودند:

مردم در هر روز مجتمع بشوند در مساجد، نه همان مجتمع بشوند بگذارند اين پيرمردها و از كار افتاده ها بروند. نه، مساجد بايد مجتمع بشود از جوان ها. [3] .

شايسته است كه جوانان به توصيه هاي اين سالك مرشد گوش جان سپرده، در مساجد حضور فعال داشته باشند و عبادت را از دوران جواني با تمام وجود پذيرا گردند و با حوصله، دقت و رقت قلب به آن بپردازند تا شايد به الگوي بزرگ قرن نزديك تر شوند.



[ صفحه 37]




پاورقي

[1] همان، ص 15، خاطره ي محمد عبايي.

[2] همان، ص 70، خاطره ي نعيمه اشراقي؛ نماز خوبان، ص 142.

[3] صحيفه ي امام، ج 13، ص 325.


بازگشت