خواندن خطبه ي جمعه به نام خليفه يا همراه با دعا به خليفه
برخي از عبارات تاييد كننده ي عنوان چنين است:
1) خبرگزاري خراسان نوشت و گزارش داد كه طاهر بن حسين (حاكم
[ صفحه 26]
خراسان) در روز جمعه منبر رفته و براي مردم خطبه خوانده و براي اميرالمؤمنين دعا نكرده است. [1] .
2) چون روز جمعه رسيد، عباس كس نزد محمد بن ابي رجاء فقيه فرستاد كه نماز جمعه را با مردم گزارد و او مأمون را دعا گفت. [2] .
3) خطبه ي روز جمعه خوانده شد براي معتمد (به عنوان خليفه) سپس مفوض. [3] .
4) خطبه ي روز جمعه براي معتضد به ولايت عهدي او خوانده شد. [4] .
5) [سال 262 ق.] علي بن ابان به روز جمعه به پل فارس رسيده بود. محمد بن عبيد الله (والي صفار بر اهواز) با وي وعده نهاده بود كه آن روز خطيب خطبه بخواند و سردار زنگيان و وي را بر منبر شوشتر دعا گويد... چون وقت نماز جمعه رسيد، خطيب به پا خاست و دعاي صفار و محمد بن عبيد الله گفت. [5] .
خواندن خطبه ي جمعه به نام خليفه يا همراه با دعاي به ايشان - در حكومت اموي و عباسي - جنبه ي سياسي و حكومتي نماز جمعه و نظارت و كنترل زمامداران نسبت به نماز جمعه را نشان مي دهد.
پاورقي
[1] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 477.
[2] تاريخ طبري، ج 7، ص 152.
[3] همان، ج 8، ص 158.
[4] همان، ج 8، ص 163.
[5] همان، ج 8، ص 31.