شرائط امام جمعه اي كه معصوم نيست


مسأله ي - 30 - اگر امام جمعه غير معصوم باشد چه شرائطي را بايد دارا باشد؟

بايد بالغ باشد، زيرا اولا عدالت در نابالغ قابل تحقق نيست و ثانيا نماز جمعه از نابالغ برداشته شده است، پس چگونه با امامت آن شرط نماز جمعه كه جماعت است تحقق پيدا مي كند، و لااقل در آن شك مي كنيم و اصل، عدم تحقق آن است. و ثالثا اصل، عدم سقوط فريضه است از ذمه ي مكلفين با خواندن جماعتي كه امامش طفل است. و علاوه بر اينها ادعاي اجماع بر اشتراط بلوغ شده است.

شرط دوم، عقل است، زيرا وجود فعل مجنون مثل عدم است و در رواياتي نهي از اقتداء به او شده است [1] ، و عده اي ادعاي اجماع بر آن كرده اند.

شرط سوم ايمان است و در اين مسأله مخالفي نيست، زيرا زراره گويد: از امام باقر (ع) درباره ي اقتداء به مخالفين سئوال كردم؟ آن حضرت فرمود: آنها پيش من بمنزله ي ديوارهائي بيش نيستند. [2] و هكذا در صحيحه ي أبي عبدالله برقي آمده است كه به امام باقر (ع) نوشتم فدايت گردم آيا اقتدا به كسي كه روي پدر و جدت توقف كرده است جايز است؟ آن حضرت پاسخ داد به او اقتداء نكن [3] .

شرط چهارم عدالت است. عده اي از فقها ادعاي اجماع بر آن نموده اند، و رواياتي هم بر آن دلالت مي كند، و دو روايت گذشته هم بر آن دلالت دارد. در روايت ابوعلي بن راشد آمده است به امام باقر (ع) عرض كردم دوستان شما مختلفند، آيا پشت سر همه ي آنها نماز بخوانم؟ امام (ع) فرمود: پشت سر كسي نماز نخوان مگر اينكه وثوق به دينش پيدا كني [4] و در روايت سعد بن اسماعيل از پدرش آمده است كه به حضرت



[ صفحه 175]



رضا (ع) گفتم: كسي گناه مي كند و شيعه هم هست آيا پشت سرش نماز بخوانم؟ امام فرمود: نه [5] و در روايات زيادي آمده است كه اقتداء به فاسق و گنهكار جايز نيست.

شرط پنجم اين است كه امام حلال زاده باشد. و در اين شرط هم عده اي ادعاي اجماع كرده اند و صاحب مدارك گفته است أحدي از أصحاب در آن مخالفت نكرده است. [6] و در رواياتي هم از اقتدا به او نهي شده است و لذا اگر آن اجماع نباشد خود اين روايات براي اثبات اين شرط كفايت مي كند.

شرط ششم اين است كه امام جمعه مرد باشد. در عدم جواز امامت زن براي مردان همه ي علماء اسلام، متفقند آنطور كه در تذكره و معتبر آمده است، [7] و اما امامت زن براي زنان در غير جمعه جايز است، لكن در جمعه، همان طور كه قبلا تحقيق شد جايز نيست. دقت كنيد.

مسأله ي - 31 - آيا كسي كه مرض برص يا جذام دارد مي تواند امامت جمعه را بعهده بگيرد يا نه؟

در اين مسأله، علماء اختلاف كرده اند، و منشأش هم اختلاف روايات است، زيرا در چند روايت معتبر از اقتدا به آنان نهي شده است، كه ظاهر در عدم جواز اقتدا است، [8] لكن در دو روايت كه يكي از آن دو معتبر است امام (ع) فرموده است آنها مي توانند امامت مردم را بعهده بگيرند، [9] پس بايد مراد از آن نهي كراهت باشد نه حرمت، زيرا حمل كردن بر تقيه ميسر نيست براي اينكه مذهب أهل خلاف در اين مسأله در زمان صدور روايات روشن نيست و تنها در بعضي از كتابهاي آنان است كه بعضي از مذاهب ايشان قائل به كراهت است، بنابراين، ظاهرا راهي جز اين حمل وجود ندارد، مگر اينكه قائل به تعارض و تساقط بشويم و بگوئيم: أصل، عدم اشتراط است لكن در



[ صفحه 176]



اين صورت هم ظن قوي وجود دارد كه مقام امامت جمعه، با اينگونه افراد مناسبتي ندارد، زيرا مردم از اينگونه افراد دوري مي كنند و نماز جمعه جائي است كه بايد مردم در آن جا جمع بشوند، پس باز هم بايد گفت: حكم، همان كراهت است.

مسأله ي - 32 - كسي كه كور است مي تواند امام جماعت بشود، لكن امام جمعه شدن او مشكل است و رازش را قبلا بيان كرديم، پس بايد به آنجا مراجعه شود.


پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ابواب صلاة جماعة باب 15 ح 5 و 6.

[2] وسائل الشيعه، ابواب صلاة جماعة باب 10 ح 1.

[3] همان مدرك ح 5.

[4] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجماعة باب 10 ح 2.

[5] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجماعة باب 11 ح 10.

[6] مدارك ج 4، ص 347.

[7] مدارك ج 4، ص 351.

[8] مثل ح 6 باب 15، از ابواب صلاة الجماعة و ح 5 آن باب.

[9] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجماعة باب 15 ح 1 و 4.


بازگشت