نماز مسافري كه به نماز شركت كرده است


مسأله ي - 26 - مسافر يكي از كساني است كه طبق صحيحه ي زراره، نماز جمعه از او برداشته شده است. آيا دليلي وجود دارد كه بر صحت نماز جمعه ي او دلالت كند؟

در جواهر گفته است: «تمام آن نه گروه جز ديوانه و بچه اي كه عبادتش مشروع نيست اگر در نماز جمعه حاضر شوند نمازشان صحيح است بدون خلافي كه من آن را ديده باشم، بلكه در مدارك آمده است كه آن، قطعي كلام أصحاب است، بلكه در منتهي آمده است كه هيچ خلافي در اجزاء نماز جمعه براي مسافر و بنده نيست» [1] و شايد مدرك اين اجماع، روايت حفص بن غياث و روايت كتاب ثواب الأعمال باشد، زيرا در أولي آمده است: «نماز جمعه بر تمام مؤمنين و مؤمنات واجب شده است و براي زن و مسافر و بنده رخصت داده شده است كه آنرا ترك كنند لكن اگر براي أداء آن حاضر شوند، رخصت، ساقط مي شود، و فرض، لازمشان مي شود» [2] . و در دومي آمده است: «هر مسافري كه از روي ميل و محبت به نماز جمعه، آنرا بخواند خداوند عزوجل پاداش صد نماز جمعه ي مقيم را به او مي دهد» [3] همانطور كه پيداست ظاهر بلكه صريح اين دو



[ صفحه 171]



روايت، صحة نماز جمعه مسافر است، بلكه روايت اول بر وجوب آن دلالت مي كند، لكن بايد توجه داشت كه روايت اول را حفص بن غياث از ابن ابي ليلي نقل كرده است، و حفص عامي يي است كه توثيق نشده است و ابن ابي ليلي هم معلوم نيست كه چه كسي است، و رواية دوم هم سند جالبي ندارد، گرچه اگر معارضي نمي داشت جاي اين سخن بود كه به ضميمه اجماع منقول، آن صلاحيت را پيدا مي كند كه اطلاق وضع، را تقييد كند، ولي چند روايت معتبر وجود دارد كه مي گويد: وظيفه ي مسافر خواندن نماز ظهر است نه جمعه، يكي از آنها صحيحه ي جميل است كه در آن آمده است: «از امام صادق (ع) درباره ي جماعتي كه در سفرند نسبة به روز جمعه سئوال كردم؟ امام فرمود: همانكاري را كنند كه در غير روز جمعه در ظهر انجام مي دهند» [4] و روايت ديگر صحيحه ي ربعي و فضيل است: در اين روايت آمده است كه امام صادق (ع) فرمود: «در سفر نه جمعه است و نه فطر و نه أضحي» [5] و رواية ديگر صحيحه ي محمد بن مسلم است: در اين صحيحه، آمده است: «امام صادق (ع) به ما فرمود: نماز جمعه را در مسافرت در جماعت بدون خطبه بخوانيد» [6] و روايت ديگر حديث محمد بن مروان است: در اين حديث آمده است: «از امام صادق (ع) درباره ي نماز ظهر در روز جمعه در مسافرت سئوال كردم؟ امام (ع) فرمود: آنرا دو ركعت بخوان» [7] .

نياز به بيان ندارد كه با وجود اين همه روايت صحيح و صراحت دلالت آنها و لاأقل ظهور آنها در اينكه وظيفه ي مسافر در سفر در روز جمعه، خواندن نماز ظهر است نه جمعه، نمي توان روايت سماعه را گرفت و حكم به صحت نماز جمعه ي مسافر كرد، بويژه اينكه نماز جمعه براي حاضر جعل شده است، و مسافر وظيفه اي غير از وظيفه ي حاضر دارد، پس اولا سند اين روايت جالب نيست و ثانيا اگر سند آن هم جالب باشد، معارضه ي آن با اين روايات صحيحه، مشكل است، و لكن اتفاق علماء بر صحة نماز جمعه ي مسافر



[ صفحه 172]



با اين روايت، موجب ظن قوي براي انسان مي گردد كه منظور از آن روايات صحيحه، نفي وجوب نماز جمعه است، يا منظور نفي وجوب حضور در نماز جمعه است و اينكه وظيفه ي اوليه ي مسافر همان دو ركعت نماز ظهر است، و اما اگر به نماز جمعه شركت كند آيا صحيح است يا نه؟ با آن كاري ندارند ولي اين ظن در صورتي حجت است كه قائل به انسداد بشويم، و الا اگر سند آن روايت تمام بشود ولو با عمل كردن علماء به آن، بين آن روايات و روايات صحيحه تعارض مي شود، و وقتي تعارض شد، بايد آن روايت مقدم شود، زيرا موافق با مشهور است، و البته باز هم نتيجه همان مي شود كه نماز جمعه ي مسافر صحيح است، و لكن وجوب آن هيچ دليلي ندارد، و حتي اجماع هم بر آن قائم نشده است، لكن بايد در مقام نيت،نيت وجوب كند، زيرا آنچه كه منفي است وجوب تعييني است حتي بعد از حضور در محل اقامه ي نماز و اما وقتي از روي رغبت آنرا انتخاب كرد، و قصد انجام آنرا داشت بطوري كه به جاي نماز ظهرش حساب شود، معناي آن انتخاب اين عدل واجب تخييري است كه طبق روايت ثواب الأعمال مستحب هم هست و بايد نيت وجوب كند تا موجب سقوط واجب گردد، گرچه نيت وجوب در عبادت لازم نيست، و قصد قربت براي تصحيح آن كافي است. و الحمدلله علي ما هدانا.


پاورقي

[1] جواهر ج 11 ص 268.

[2] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 18 ح 1.

[3] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 19 ح 2.

[4] وسائل الشيعه، ابواب القرائة باب 73 ح 8.

[5] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 19 ح 1.

[6] وسائل الشيعه، ابواب قرائة باب 73 ح 6.

[7] وسائل الشيعه، ابواب قرائة باب 73 ح 7.


بازگشت