اقامه نماز مأموم در حين ايراد خطبه هاي امام


مسأله ي 20 - از مسائل گذشته روشن شد كه كارهائي كه مانع گوش كردن خطبه براي مأمومين نيست، حرمتي ندارد، و لكن در وسائل الشيعه بابي منعقد شده است بنام باب عدم جواز صلاة در حاليكه امام خطبه مي خواند و ظاهر عبارت صاحب حدائق هم حرمت نماز خواندن در حال ايراد خطبه است، [1] صاحب وسائل دو رايت در آن باب ذكر كرده است: يكي روايت قرب الأسناد است. در آن روايت آمده است: «و رجل أتاها و الأمام يخطب فقام يصلي فقد خالف السنة و هو يسئل الله عزوجل ان شاء أعطاه و ان شاء حرمه» [2] يعني بعضي به نماز جمعه مي روند و در حاليكه امام خطبه مي خواند شروع به نماز مي كنند. اينها با سنت مخالفت مي كنند و چنين كسي از خدا بخواهد، اگر خدا خواست به او اعطاء مي كند و اگر خواست محرومش مي كند. در روايت دوم كه روايت علي بن جعفر است آمده است: «... قال لا يصلح الصلاة و الأمام يخطب...» [3] يعني در حاليكه امام خطبه مي خواند نماز، صلاحية ندارد. در روايت ديگري هم كه محمد بن مسلم بطور مضمره نقلش كرده است آمده است «... و لا يصلي الناس مادام الأمام علي المنبر...» [4] يعني بنايد مردم مادامي كه خطيب جمعه روي منبر مشغول خطبه خواندن است نماز بخوانند.

انصاف اين است كه اين روايت، ظاهر در حرمت نماز خواندن در حال ايراد



[ صفحه 127]



خطبه است، لكن بنظر ما سند آن قابل خدشه است گرچه آنرا گاهي صحيحه و گاهي حسنه، مي گويند، زيرا همانطور كه اشاره كرديم اين روايت را محمد بن مسلم بطور مضمره نقل كرده است و مضمره ولو از طرف محمد بن مسلم براي ما اعتباري ندارد. و اما روايت علي بن جعفر هيچگونه ظهوري در حرمت ندارد، بلكه ظاهر در كراهت است، زيرا عبارت «لا يصلح الصلاة» عبارتي است كه در مقام كراهت بكار برده مي شود، و اگر مراد امام (ع) حرمت بود، مي فرمود لا يجوز الصلاة. يا مي فرمود: لا. و اما روايت قرب الأسناد، ظاهر اين است كه در آنجا هم كراهت اراده شده است، زيرا در آن روايت امام مي فرمايد: نماز جمعه كفاره گناهان از يك جمعه تا جمعه ديگر است آنگاه نسبت به اين شخصي كه مخالفت سنت كرده است و در وسط خطبه نماز خوانده است مي گويد: اگر خدا خواست آن اجر را به او مي دهد و اگر خواست نمي دهد.

معلوم است كه اگر اين شخص گنهكار بود و فعل محرم را انجام داده بود، مناسب آن بود كه پاداش گناهش را ذكر كند، نه دادن و ندادن آن اجر و مزد نماز جمعه را، مگر اينكه بگوئيم: حرمت نماز مي تواند پاداش جمعه را از بين ببرد و ممكن است نتواند آن پاداش را از بين ببرد، بلكه آن پاداش به جاي خودش است و اين حرمت هم به جاي خودش، لكن مخالفت سنت، ظهور در حرمت ندارد و اگر مراد، حرمت بود، مناسب آن بود كه تعبيري مثل و هي حرام و هي لا تجوز و مانند آن بياورد از اين گذشته ظهور «لا يصلح» در روايت علي بن جعفر در كراهت، بسيار قوي تر از ظهور اين روايت در حرمت است. اگر چنين ظهوري پذيرفته شود. و اگر از همه ي اينها چشم پوشي كنيم، قدر متيقن يا منصرف از آن، صورتي است كه نماز در وسط خطبه، مانع گوش دادن به خطبه شود، مثل اينكه بخواهد نماز را بلند و طولاني انجام دهد.


پاورقي

[1] حدائق ج 10 ص 97.

[2] وسائل الشيعة ابواب صلاة الجمعة باب 58 ح 1.

[3] همان مدرك ح 2.

[4] وسائل الشيعة ابواب صلاة الجمعة، باب 25 ح 3.


بازگشت