وقت نماز جمعه


شرط اول نماز جمعه وقت است و وقت نماز جمعه، زماني است كه خورشيد بطرف مغرب متمايل شود يعني وسط آن مقداري از نصف النهار بگذرد بطوري كه سايه ي شرقي براي شاخص ظاهر شود. روايات زيادي كه برخي از آنها هيچ گونه مناقشه ي سندي ندارند بر اين معني دلالت، دارند، مثل صحيحه ي زراره از امام باقر (ع) كه گفته است: من خودم شنيدم كه آن حضرت مي فرمايد: «همانا بعضي از امور، مضيق است و بعضي موسع و وقت، دو وقت است، و نماز از چيزهائي است كه در آن توسعه است، و چه بسا رسول خدا نسبت به آن، عجله مي كرد و گاهي آنرا به تأخير مي انداخت مگر نماز جمعه، زيرا نماز جمعه، مضيق است، و فقط يك وقت دارد و آن، هنگام زوال است، و وقت عصر در روز جمعه، وقت ظهر در ساير روزها است» [1] پس وقت نماز جمعه زماني است كه خورشيد از دائره نصف النهار بطرف مغرب متمايل شود، و البته بايد اين تمايل احراز شود و لذا در بعضي از روايات آمده است كه زوال شمس بقدر شراك باشد كه ظاهرا مراد همين است كه به مقداري كه احراز زوال شود. اين مطلب كه وقت نماز جمعه، زماني است كه خورشيد متمايل شود مناقشه پذير نيست و ظاهرا احدي از علماء در آن مناقشه نكرده است، و مخالفت سيد مرتضي روشن نيست، بلكه موافقتش ثابت است، و وجهش هم روشن است، زيرا روايتي كه مفادش آن باشد كه مي توان نماز جمعه را قبل از زوال آورد وجود ندارد، و تنها يك حديثي از عبدالله بن سنان وارد شده است كه مي گويد امام صادق (ع) فرمود «لا صلاة نصف النهار الا يوم الجمعة» [2] يعني نمازي در نصف نهار خوانده نمي شود مگر نماز جمعه، و لكن معلوم است كه معناي اين روايت كه مي گويد وقت نماز در روز جمعه نصف النهار است، همان معنائي است كه از ساير روايات فهميده مي شود، يعني بايد به قرينه ي آن روايات گفت: منظور از «نصف النهار» همان زوال شمس است، زيرا تفاوت زيادي بين آن دو نيست. و از اين گذشته سند اين روايت، قابل خدشته است و شگفت آور است كه بعضي آنرا صحيحه دانسته اند.



[ صفحه 84]



پس ابتداء وقت نماز جمعه، زوال خورشيد و پيدايش سايه ي شرقي براي شاخص است، و اما آخر وقت آن، مشهور علماء برآنند كه هر گاه سايه ي شاخص به اندازه خودش شود زمان نماز جمعه به پايان مي رسد و چنانچه تا آن وقت برگزار نشده باشد، بايد نماز ظهر خوانده شود. در برابر اين قول چند قول ديگر وجود دارد كه هر يك قائلين و پيرواني دارد، و منشأ اين اقوال هم خود روايات است، زيرا تعبيرات گوناگوني كه در روايات شده است، منشأ عده اي از اين اقوال گرديده است، لكن بسيار شگفت آور است كه قول مشهور در بين اين اقوال منشأ روشني از روايات ندارد گرچه آنرا نيز با توجيهاتي با بعضي از آنها موافق كرده اند، بنابراين بايد به روايات پرداخت و حق را از آنها دريافت كرد: در صحيحه زراره كه قبلا نقل شد، آمده است: «فان صلاة الجمعة من الأمر المضيق» [3] يعني نماز جمعه از واجبات مضيقه است. و در صحيحه ي ربعي و فضيل بن يسار آمده است «.... و الجمعة مما ضيق فيها» [4] يعني نماز جمعه از چيزهائي است كه مضيق هستند. و در حديث عبدالله بن سنان آمده است كه «پيامبر قبل از زوال شروع به خطبه مي كرد، پس جبرئيل مي گفت: يا محمد خورشيد زايل شده است پس فرود آي و نماز بخوان» [5] و در روايت فقيه آمده است كه «امام باقر (ع) فرمود: وقت نماز جمعه ساعتي است كه خورشيد زائل مي شود و وقت آن در سفر و حضر يكي است و آن وقت، جزء مضيقات است» [6] در كافي از محمد بن أبي عمير نقل شده است كه از امام صادق (ع) درباره ي نماز جمعه سؤال كردم؟ آن حضرت فرمود: جبرئيل آنرا بطور مضيق آورده است.«هر گاه خورشيد زائل شد آنرا بخوان» [7] در كتاب «المجالس» نقل شده است كه امام صادق (ع) فرمود: «بعضي از اشياء، چيزهائي هستند مضيق، و فقط بر يك وجه جاري مي شوند. از آن هاست وقت نماز جمعه كه فقط يك وقت دارد و آن هنگام زوال خورشيد است» [8] همانطور كه ناگفته پيداست صريح بعضي از اين روايات و ظاهر بعضي ديگر اين است كه وقت نماز جمعه، مضيق است و آغاز آن، زوال شمس است،



[ صفحه 85]



پس پايان آن، پايان نماز جمعه است نه به مدت يك ساعت از زوال و نه تا وقتي كه سايه به اندازه ي شاخص شود و نه تا وقتي كه سايه، دو قدم يعني دو هفتم شاخص شود، زيرا هيچ يك از اينها از اين روايات برنمي آيد، بلكه هر يك، مستند به خيالي است كه قابل انطباق بر بعضي از جملات بعضي از اين روايات است كه هيچگونه اعتباري براي چنين تطبيقاتي وجود ندارد، بنابراين، وقت نماز جمعه، وقتي مضيق است و آغاز آن بدون شك، زوال خورشيد است و پايان آنهم ظاهرا پايان يك نماز جمعه ي معمولي است يعني واجب است در آغاز زوال، شروع شود و آنطور كه مقتضاي حال است ادامه پيدا كند، بنابراين، اگر كسي در آغاز زوال، نماز جمعه را شروع نكند و مقداري از آن بگذرد، و او وارد نماز جمعه نشود، وقت نماز جمعه مي گذرد، و بايد نماز ظهر را بياورد.

آنچه كه در اين جا باقي مي ماند اين است كه آيا اين وقت مضيق، وقت خود دو ركعت نماز جمعه است يا مال نماز جمعه و دو خطبه ي آن؟ بديهي است كه اگر وقت نماز و خطبه ي آن باشد، بسيار وسيع تر از آن است كه وقت خصوص نماز باشد. ظاهر اين روايات اين است كه اين وقت مخصوص، وقت خصوص نماز جمعه است، نه نماز جمعه و خطبه ي آن، زيرا ظاهر «فانزل فصل» [9] و «وقت صلاة الجمعة» [10] و «فاذا استيقنت الزوال فصل الفريضة» [11] و مانند اينها اين است كه وقت مضيق ياد شده، ويژه نماز جمعه است نه نماز جمعه و خطبه ي آن، زيرا گرچه اطلاق صلاة الجمعة بر مجموع دو خطبه و نماز جايز است لكن بديهي است كه خلاف ظاهر است و اگر قرينه ي روشني بر آن اقامه نشود نمي توان به آن قائل شد، بويژه مثل تعبير «فانزل فصل» كه قابل حمل اطلاق بر آن مجموع نيست، پس طبق اين ظواهر بايد خطبه هاي نماز جمعه، قبل از زوال، ايراد شود، زيرا اگر خطبه ها بعد از زوال آغاز شود، نماز جمعه در اين وقت محدود آورده نخواهد شد، لكن بايد ديد آيا هيچ دليلي بر جواز تأخير خطبه ها از زوال شمس دلالت نمي كند يا دليل بر جواز تأخير آنها وجود دارد، و اگر دليلي بر آن اقامه شود، لاجرم بايد وقت مضيق مورد بحث، مال خطبه ها و نماز جمعه باشد.دقت كنيد.



[ صفحه 86]




پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8 ح 3.

[2] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8 ح 6.

[3] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8 ح 3.

[4] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8 ح 1.

[5] همان مدرك ح 4.

[6] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8 ح 12.

[7] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8، ح 16.

[8] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8، ح 1.

[9] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعه، باب 8 ح 4.

[10] همان مدرك ح 5.

[11] همان مدرك ح 10.


بازگشت