رواياتي درباره وجوب نماز جمعه:


1 - 1 - محمد بن مسلم و ابوبصير از امام صادق (ع) نقل كرده اند كه آن حضرت فرمود: خداوند عزوجل در هر هفته اي سي و پنج نماز واجب كرده است از آن نمازها، نماز واجبي است كه بر هر مسلماني لازم است آنرا حاضر شود مگر پنج گروه: مريض و بنده، و مسافر و زن و بچه [1] .

2 - 1 - ابوبصير و محمد بن مسلم گفته اند: ما خود، شنيديم كه امام باقر (ع) مي گويد: «هر كس سه بار نماز جمعه را بطور پياپي و بدون علت ترك كند خدا قلب او را مهر موم مي كند». [2] .

3 - 1 - زراره گويد: امام باقر (ع) فرمود: «نماز جمعه واجب و فريضه است و گرد آمدن براي آن همراه امام، فريضه است. و اگر مردي بدون علت آنرا در سه جمعه ترك كند محققا سه واجب را ترك كرده است، و سه فريضه را جز منافق كسي ترك نمي كند». [3] .

4 - 1 - منصور بن حازم گويد: امام صادق فرمود: «مردان هر گاه پنج نفر يا بيشتر باشند بايد در روز جمعه گرد هم آيند، و چنانچه كمتر از پنج نفر باشند، نماز جمعه واجب نيست، و نماز جمعه بر هر كسي واجب است، و مردم از آن معذور نيستند جز پنج گروه: زنان و بندگان و مسافران و مريضان و بچه ها». [4] .

5 - 1 - فضل بن عبدالملك گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مي گويد: «هر گاه گروهي در قريه اي باشند، نماز ظهر جمعه را چهار ركعت بخوانند، و اگر كسي در بين آنان است كه مي توان خطبه بخواند، چنانچه پنج نفر باشند، بايد نماز جمعه بخوانند و آن نماز دو ركعت قرار داده شده است، براي اينكه دو خطبه ضميمه آن است». [5] .

6 - 1 - زراره گفته است: ابوعبدالله امام صادق عليه السلام ما را ترغيب و تأكيد



[ صفحه 15]



مي كرد كه نماز جمعه بخوانيم بطوريكه من گمان كردم مرادش اين است كه پيش آن حضرت جمع شويم لذا عرض كردم فردا خدمت شما حاضر مي شويم؟ امام (ع) فرمود، نه مرادم اين است كه خود شما نماز جمعه را بپا داريد. [6] .

7 - 1 - محمد بن مسلم نقل كرده است كه من از امام صادق (ع) درباره نماز جمعه سؤال كردم. امام (ع) فرمود: «نماز جمعه بر هر كسي كه در محدوده ي دو فرسخي واقع شده است واجب است، و اگر فاصله كسي بيش از آن باشد چيزي بر او نيست». [7] .

8 - 1 - زراره گويد به ابي جعفر (ع) گفتم: آيا نماز جمعه بر همه كس واجب است؟ او گفت: «بر هفت نفر از مسلمانان واجب است و براي كمتر از پنج نفر مسلمين كه يكي از آنها امام باشد نماز جمعه نيست، پس هر گاه هفت نفر اجتماع كنند و ترسي نداشته باشند بعضي از آنها امامت را به عهده مي گيرد و خطبه را مي خواند». [8] .

9 - 1 - زراره از امام محمد باقر (ع) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «خداوند متعال از جمعه تا جمعه ديگر سي و پنج نماز بر مردم واجب كرده است. از آن نمازها يك نمازي است كه خدا آنرا به جماعت واجب كرده است و آن نماز جمعه است و آنرا از نه گروه برداشته است: از صغير و پير و ديوانه و مسافر و بنده و زن و مريض و كور و كسي كه بر سر دو فرسخي واقع شده است». [9] .

10 - 1 - زراره گويد: امام باقر (ع) فرمود: «نماز جمعه بر هفت نفر از مسلمانان، واجب است و براي كمتر از پنج نفر از مسلمين كه يكي از آنان امام است نماز جمعه نيست پس هر گاه هفت نفر اجتماع كنند، و ترسي نداشته باشند بعضي از آنان، امامت را به عهده مي گيرد و براي ديگران خطبه مي خواند». [10] .

11 - 1 - محمد بن مسلم گويد: امام باقر (ع) فرمود: «نماز جمعه براي هر كسي



[ صفحه 16]



كه در سر دو فرسخي آن واقع شده است واجب است». [11] .

12 - 1 - سماعه آورده است كه از امام صادق (ع) درباره نماز در روز جمعه سؤال كردم؟ آن حضرت فرمود: «اگر با امام خوانده شود دو ركعت است، و اگر به تنهائي خوانده شود چهار ركعت است كه به منزله ي ظهر است يعني [12] در صورتي كه امام خطبه بخواند، و اگر خطبه نخواند نماز در روز جمعه چهار ركعت است و لو اينكه به جماعت خوانده شود». [13] .

13 - 1 - زراره گويد: امام محمد باقر (ع) بطور مكرر مي فرمود: «براي كمتر از پنج نفري كه يكي امام است خطبه و جمعه و دو ركعت نماز نيست». [14] .

14 - 1 - محمد بن مسلم گويد از امام باقر يا امام صادق (ع) درباره مردمي كه در قريه اي زندگي مي كنند سؤال كردم كه آيا آنان نماز جمعه را بطور جماعت بخوانند؟ امام (ع) فرمود: آري. و هر گاه كسي نباشد كه خطبه بخواند آنرا چهار ركعت بخوانند». [15] .

15 - 1 - عبدالملك آورده است كه امام باقر (ع) فرمود: «مانند تو هلاك مي شود در حاليكه فريضه اي را كه خدا واجب كرده است بپا نمي دارد؟! او گويد: گفتم: چگونه عمل كنم؟ امام (ع) فرمود: نماز جمعه را به جماعت بخوانيد». [16] .

16 - 1 - زراره گويد: امام باقر (ع) فرمود: «نماز جمعه براي هر كسي كه اگر نماز صبح را در ميان اهلش بخواند، نماز جمعه را درك مي كند، واجب است. و رسول خدا مكررا نماز عصر را در ساير روزها در وقت ظهر بجا مي آورد، تا اينكه مردمي كه با او نماز مي گذاشتند قبل از فرا رسيدن شب به جايگاه خود برسند، و اين سنتي است كه تا قيامت باقي است». [17] .

اينها بعض روايات زيادي است كه بر وجوب نماز جمعه دلالت دارد، و هيچگونه



[ صفحه 17]



مناقشه ي سندي نيز ندارد و اگر دلالت حدود يك صد و هشتاد روايت ديگري را كه در اين زمينه آمده است و كم و بيش بر وجوب نماز جمعه دلالت دارد به اينها ضميمه كنيم و آنگاه به سه آيه از آخر سوره جمعه عطف توجه نمائيم، و ذهنمان خالي از شبهات باشد، بدون ترديد به وجوب نماز جمعه، قطع پيدا مي كنيم، و ما اينك براي تيمن و تبرك آن سه آيه و ترجمه اش را مي آوريم:

يا أيها الذين امنوا اذا نودي للصلاة من يوم الجمعة فاسعو الي ذكر الله و ذرو البيع، ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون. فاذا قضيت الصلاة فانتشروا في الارض و ابتغوا من فضل الله و اذكر و الله كثيرا لعلكم تفلحون. و اذا رأوا تجارة اولهوا انفضوا اليها و تركوك قائما، قل ما عندالله خير من اللهو و من التجارة و الله خير الرازقين. [18] .

يعني «اي كسانيكه ايمان آورده ايد، هر گاه نداء نماز از روز جمعه برخيزد، به سوي ذكر خدا بشتابيد و معامله را رها كنيد كه اگر بدانيد اين براي شما بهتر است پس هر گاه نماز جمعه به پايان آمد، به روي زمين پراكنده شويد و طالب فضل و احسان خدا شويد و بسيار به ذكر خدا بپردازيد كه رستگار مي شويد و هر گاه آنان، معامله يا لهوي را ببينند، بسوي آن هجوم مي برند و تو را در حاليكه ايستاده اي رها مي كنند به آنان بگو آنچه در پيشگاه خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خدا بهترين روزي دهندگان است».

لازم به تذكر نيست كه ظاهر آيه ي اول از اين آيات اين است كه به هنگام ندا براي نماز جمعه يا ندا براي نماز در روز جمعه بر همه مؤمنين لازم است كه بسوي آن بشتابند، زيرا گر چه در آيه آمده است كه هر گاه براي نماز در روز جمعه ندا داده شود بسوي ذكر خدا بشتابيد، لكن ظاهرا در اينجا براي ذكر خدا جز همان نماز جمعه معناي ديگري نيست، بويژه اينكه مي گويد: وقتي كه براي نماز جمعه ندا داده شود به سوي ذكر خدا بشتابيد، زيرا در غير اين صورت چندان مناسبتي بين تالي و مقدم وجود نخواهد داشت و بخصوص كه در آغاز آيه ي بعد مي گويد «فاذا قضيت الصلاة» چه كه اين آيه، متفرع بر آن



[ صفحه 18]



تالي و مقدم است و اگر مقصود از آن ذكر الله، نماز جمعه نباشد، اين «الصلاة» به كجا اشاره دارد؟! از اين همه گذشته در روايتي كه در تفسير جمله فاسعوا الي ذكر الله وارد شده آمده است: «... و الله لقد بلغتي أن أصحاب النبي (ص) كانوا يتجهزون للجمعة يوم الخميس لأنه يوم مضيق علي المسلمين». [19] امام باقر (ع) بر اساس اين روايت سوگند ياد مي كند كه ياران پيامبر براي رفتن به نماز جمعه در روز پنجشنبه خود را آماده مي كردند. نياز به گفتن ندارد كه اين سخن جز شرح شرطيه ي مورد بحث نيست، بلكه از اين روايت بخوبي بدست مي آيد كه معناي مورد ادعاي ما مفروغ عنه بوده است، و لذا كساني كه به تفسير آن آيه پرداخته اند، شبهه اي در اين زمينه، وارد نكرده اند، بنابراين، جاي سخني نيست كه آيه ي شريفه ظاهر در وجوب نماز جمعه است، و اينكه بر هر مؤمني لازم است به نداي نماز جمعه پاسخ مثبت دهد.


پاورقي

[1] باب 1، از ابواب صلاة الجمعة ح 14.

[2] باب 1، از ابواب، صلاة الجمعة ح 11.

[3] وسائل الشيعه، باب 1، از ابواب صلاة الجمعه ح 8، 12.

[4] وسائل الشيعه، باب 2، از ابواب صلاة الجمعه ح 7.

[5] باب 2 از ابواب صلاة الجمعة ح 6.

[6] وسائل الشيعه، باب 5، از ابواب صلاة الجمعة ح 1.

[7] وسائل الشيعه، باب 4، از ابواب صلاة الجمعة ح 6.

[8] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 2 ح 4.

[9] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 1 ح 1.

[10] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 5 ح 4.

[11] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 7 ح 2.

[12] از اين جا به بعد ممكن است كلام راوي يا كليني باشد همانطور كه محتمل است كلام امام (ع) باشد.

[13] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 2 ح 2.

[14] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 2 ح 2.

[15] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 3 ح 1.

[16] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 5 ح 2.

[17] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 4 ح 1.

[18] سورة الجمعة9،10، 11 /63.

[19] وسائل الشيعه، ابواب صلاة الجمعة باب 31 ح 1.


بازگشت