خاطره اي از يك پروفسور فرانسوي (دكتر حداد عادل)


دكتر غلامعلي حداد عادل خاطره اي از مسلمان شدن پروفسوري فرانسوي از جانب استاد مصباح نقل نموده اند كه ما براي حسن ختام اين كتاب در اينجا مي آوريم. ايشان مي گويند كه استاد مصباح فرمودند:

«دوستان ايراني ما در فرانسه، صحبت از پروفسوري مي كردند كه مسلمان شده بود و خانم او هم مسلمان بود، مسلماني بسيار خوب و عامل به دستورها و احكام اسلام و عارف به حقايق اسلام.»

آقاي مصباح مي فرمودند: «كه ملاقاتي داشتيم با اين خانم و آقاي پروفسور، پرسيدم كه چطور شد كه مسلمان شديد؟ به شوخي گفته بود: «سئوالهاي خصوصي مي كنيد!» و بعدا توضيح داده بود كه من سالهاي پيش در الجزاير مقيم بودم. يك روز از جاده عبور مي كردم و در كنار جاده مزرعه اي بود، ديدم كسي رو به سمتي ايستاده و حركاتي انجام مي دهد.



[ صفحه 71]



من از مشاهده ي اين حركات كنجكاو شدم، و از ديگران پرسيدم كه اين حركات چيست، گفتند: كه نماز مي خواند. كنجكاوتر شدم و رفتم سراغ اين دهقاني كه نماز مي خواند و نشستم و پرسيدم كه چكار مي كني؟ و چه مي گويي؟ و چه مي خواهي؟ و چرا اين كار را مي كني؟ (خانم او گفته بود مشاهده آن نماز، مرا تكان داد و در من تأثير عميق گذاشت.)

وقتي من متوجه شدم كه در اسلام ارتباط با خالق به اين اندازه آسان است و به اين اندازه عميق و لطيف است، تكان خوردم و اين سرآغازي شد براي تحقيق بيشتر و اين علت اصلي مسلمان شدن من بود.» [1] .












پاورقي

[1] نماز نشانه حكومت صالحان، ص 101.


بازگشت