نماز و دعا راه ارتباط شفاهي با خدا (پروفسور توشي هيكوايزوتسو)


پروفسور توشي هيكوايزوتسو، دانشمند ژاپني، استاد فلسفه ي دانشگاه مك گيل كانادا و استاد ممتاز دانشگاه، كيوي ژاپن كه در اسلام شناسي و عرفان و فلسفه، تحقيقات فراوان داشته است، چنين مي گويد:

«دو گونه ي اساسي از تفاهم ميان خدا و انسان وجود دارد. يكي زباني يا شفاهي است كه وسيله ي آن زبان بشري مشترك ميان دو طرف است، و ديگري غيرشفاهي است كه وسيله ي آن از طرف خدا «نشانه ها و آيات طبيعي» و از طرف بشر پيدا كردن هيئت خاص (شكل مخصوص) و انجام دادن بعضي حركتهاي بدني است (نشستن، ركوع كردن و...).

دعا كه خواندن خدا توسط انسان است به اميد ياري و دستگيري، نوعي ارتباط شفاهي (زباني) است كه جهت صعود دارد. ارتباط غير شفاهي از طرف بنده نماز (صلاة) ناميده مي شود.

اين نوع نيز ارتباط در جهت صعودي از جانب انسان به جانب خداست، چه «بيان و تعبير» تنزيه و تقديس عميقي است كه بنده در برابر خداي قادر متعال ابراز مي دارد. انسان به جاي آن كه تنها كلمات و آيات خدا را به صورت انفعالي دريافت كند، مأموريت و دستور مؤكد



[ صفحه 47]



يافته است كه احساس تقديس و تنزيه خويش را به شكل مثبت به وسيله انجام دادن يك دسته از اعمال بدني همراه با كساني كه در اين احساس با وي شريكند، آشكار سازد.

صلاة (نماز) نه از جهت اسم بلكه از لحاظ روح آن، به روزگاران پيش از اسلام مي رسد. در همه ي احاديث معتبر اين مطلب مورد قبول است كه پيغمبر اسلام، به پيروي از سنت مرسوم ميان بعضي از متدينان مكه (دينداران حنيف كه پيرو حضرت ابراهيم خليل بودند) هر سال چند روز از كارهاي دنيوي دست مي كشيد و براي عبادت به غاري در كوه حراء نزديك مكه مي رفت. و بنابر احاديث، اين عمل پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) چندين سال دوام داشت تا آن كه سرانجام وحي بر وي نازل و به پيامبري مبعوث شد. به هر صورت نماز يا شكل شعائر عبادت بزودي يكي از سازمانهاي عمده ي اسلام شد. و به عنوان برجسته ترين سيماي اجتماع نو ساخته ي مسلمانان در ميان واجبات ديني جايگاه مهمي پيدا كرد.

درباره ي دعا نيز مي گويد:

دعا ممكن است سبب آن تقواي ژرف و لبريز شده ي نسبت به خدا باشد و يا ممكن است سبب آن خطر قريب الوقوع مرگ باشد.

قلب آدمي در دعا مي تواند از همه چيزهاي دنيوي پاك شود و مطابق با آن سخني كه مي گويد از لحاظ روحي اعتلا پيدا كند. دعا صميمانه ترين محاوره ي شخصي قلب با خداست كه تنها هنگامي



[ صفحه 48]



صورت پذير خواهد شد كه قلب آدمي چنين حالتي پيدا كرده باشد. دعا اگر يك رفتار پرهيزكارانه ي ثابت و ريشه دار درآيد (در صورتي كه فشار و تنش روحي كاهش پيدا كند) مترادف با عبادت «پرستش» خواهد شد.

اين دانشمند مي نويسد:

«نخستين وظيفه ي يك بنده طبيعتاً آن است كه به خداوندگار خود با وفاداري خدمت كند، و پيوسته و با دقت تمام مراقب آن باشد كه هرچه خواسته ي اوست به انجام برساند. [1] .


پاورقي

[1] خدا و انسان در قرآن، دكتر توشي هيكو، ص187، 188، 250.


بازگشت