اقتداء فرشتگان به انسان در نماز (ابن عربي)


بعقيده ابن عربي «هر نمازگزاري (: مصلي) در حكم امام يا مقتداست زيرا چون تنها به نماز بايستد فرشتگان بر وي اقتدا مي كنند. در اين حالت او در مقام فرستاده ي خدا قرار مي گيرد يعني به مقام امامت كه نيابت الهي است، مي رسد» معناي نماز [يا نيايش] در اين همنوائي ها به گونه اي است كه مي توان آن را فعل به حد اعلي خلاق دانست فعلي كه اوج حركت آن در اندام لطيف نيايش يعني در دل مي گذرد. نيايش در ضمن نوعي مناجات است، نوعي رويارويي است.

نيايشگزار بايد خدايش را روياروي خويش تصور كند، چنانچه گويي در قبله ي اوحاضر است. نيايش به عنوان نوعي ذكر است، يا عبادتي است با خلوص دل كه كربن آن را «با ياد خدا بودن» ترجمه مي كند. مي گويد: براي آن كه چنين مجمعي پا بگيرد - زيرا نيايش اساساً دو نيايشگزار دارد - در واقع لازم نيست كه ذكر به عنوان به ياد خدا بودن، كاري يك جانبه از سوي عارف (و نمازگزار) و منحصر به او باشد كه سرگرم حضور بخشيدن به رب خويش است (يعني حس كند كه خداوند الان حاضر و ناظر افعال عبادت اوست). واقعيت مجمع، واقعيت مناجات، مستلزم، آن است كه با ياد او بوده و ذكري از سوي خدا نيز در كار باشد، يعني خدا مؤمن با وفاي خود را در رازي كه در پاسخ نيايش وي به دلش مي رساند، بر خودش حاضر كند.



[ صفحه 43]



ذكر كلامي است كه دل را پالايش مي دهد و آن را از هرگونه آلودگي پاك مي كند و عاملي است كه دل را به حالت شفافيت و غمازي كامل مي رساند. در اين حالت دل كانون رؤيت ها، انكشافها و برقهاي مكاشفه ي عرفان مي شود.


بازگشت