پيشگفتار






دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر

كز دام و دد ملولم و انسانم آرزوست



«مولانا»

يكي از بحث هاي مهمي كه سالهاست نظر انديشمندان مختلف را به خود جلب كرده است مسئله تربيت است. كه امروزه در سطوح مختلف ميدان وسيعي را به خود اختصاص داده است. ساختن فرد و اجتماع بهتر و متعالي در گرو تربيت است و اين موضوع آنقدر اهميت دارد كه خداوند براي تحقيق آن پيامبراني را برگزيند تا راههاي آن را بازگو كنند و سعادت آنان را رقم زنند.



[ صفحه 9]



جنبه هاي تربيتي اديان بسيار حائز اهيمت است و مسائل اخلاقي در برخي آنها آنقدر رخ نمائي مي كند كه بعضي محققين تعدادي از پيامبران را از گروه حكما مي دانند.

مبدأ و معاد پشتوانه هاي مهمي است كه زمينه قبول تربيت را در فرد آماده كرده و نوع سرنوشت نهائي او را به آن منتسب مي داند قبول يك مبدأ بي نهايت بزرگ و ارزشمند و نيز پاداش و عقاب، از ابتكارات مهم اديان در اين زمينه است كه بهشت (به معني اعم) را براي تربيت يافتگان تضمين مي كند و آدميان را براي قبول آن وادار مي سازد حتي در اديان باستاني كه به پرستش ارواح خورشيد و ماه و غيره مي پرداخته اند آن دسته از تعاليم آنها كه امروز بسيار خرافي مي نمايد نيز داراي روح اخلاقي و تربيتي است. بنابراين اديان به روش هاي مختلف مسئله تربيت را به مبدأ و معاد و در ترويج پاداش و عقاب گره مي زنند و به پيروان خود متذكر مي شوند كه راه سعادت را برگزينند و از هلاكت در امان بمانند و آنان را ملزم مي كنند كه در اين راه مي بايست هم حقوق خويش و هم حق ديگران را در نظر بگيرند.

در آئين زردشت كه انسان بين خير و شر قرار مي گيرد، بايد راه خير را انتخاب كند؛ بين آن كه خير را انتخاب مي كند و آن كه از



[ صفحه 10]



دروغ پيروي مي كند تفاوت بسيار وجود دارد؛ در اين دين نيكان پاداش نيكي و بدان مكافات بدي را مي بينند [1] اينجاست كه ريشه اعتقاد به توحيد و معاد مبناي اين عقيده واقع مي شود.

آنچه گفتيم در تورات و به خصوص در كتاب هاي جامعه و كتاب ايوب امثال سليمان نيز وجود دارد؛ عهد عتيق سعادت آدمي را در اين مي بيند كه به تربيت الهي تن دردهد و فرمان مي دهد كه: «خوشا به حال خدا تنبيهش مي كند، پس تأديب قادر مطلق را خوار مشمار» [2] .

سراسر انجيل هم مالامال است از نصيحت ها و سفارش ها و توصيه هائي كه گاه اغراق آميز جلوه مي كند.

دين مبين اسلام نيز هدف اصلي بعثت پيامبر و نزول كتاب را تربيت بشر مي شمرد و خود پيامبر (ص) صريحاً اعلام مي دارد كه من براي اتمام مكارم اخلاقي مبعوث شده ام. اما اين سخن پيامبر در بوته ي تعبد باقي نمي ماند و علماي اسلامي وقتي كه دلايل بعثت را از نظر عقلي بررسي مي كنند همگي به اين نتيجه مي رسند كه البعثت حسنه لاشتماله علي فوائد:.... و استفادة الحسن و القبح و المنافع و المضار و حفظ النوع الانساني و السياسات و الاخبار



[ صفحه 11]



بالعقاب و الثواب فيحصل اللطف للمكلف. [3] .

بعثت از اين جهت خوب است كه مشتمل بر فوايدي است از جمله: شناختن خوبي و بدي و نفع و ضرر و حفظ اجتماع انساني و ياد دادن اخلاق و سياسات امور زندگي و شناساندن ثواب و عقاب، بنابراين بعثت پيامبر (ص) لطفي است از جانب خداوند براي مردم.

بررسي راه ها و نظريات اديان ياد شده در اين زمينه هر چند جاي نقد و بحث فراواني دارد اما از حوصله اين بحث خارج است و ما در اينجا فقط به نمونه اي از آن مي پردازيم:

از ديدگاه نهج البلاغه تربيت والاترين ميراثي است كه به انسان مي رسد و ارزشمندترين تركه ايست كه آدمي براي نسل خويش به جاي مي گذارد. [4] .

هر چند عبادات اسلامي براي ويرايش فردي است اما جامعه نيز خود به خود از آن بهره مند مي شود بنابراين اصلاح فرد و بالتبع اجتماع و نيز اصلاح نسل آينده در گرو نوع تربيت آنهاست و اين بزرگترين خدمتي است كه مي توان براي بشريت انجام داد. و مي بينيم كه هر چند تكاليف اسلامي متوجه فردفرد انسانهاست اما



[ صفحه 12]



چون اجتماع از تك تك انسان ها به وجود مي آيد، اين الزام ها، نتيجه اجتماعي نيز دربر دارند.

عبادات (مانند نماز و روزه) اقتصاديات (مانند خمس و زكات) و اخلاقيات (راستگوئي، امانت داري و...) متوجه هر يك از افراد جامعه است ليكن بندبند جامعه را نيز اصلاح مي كند. كوتاه سخن آن كه از ديدگاه اسلامي بايد تربيت را از خويش شروع كرد و هر كسي مربي خود باشد با خود مبارزه كند و نفس را از عادت هائي كه به آن حرص دارد، بازگرداند [5] حقيقت اين است كه زندگي صحنه ي برد و باخت است و آدمي بزرگترين سرمايه ي خود (يعني انسانيت) را در اين بازار مي آورد و ممكن است در اين تعارض ها و معاملات كرامت و شرافت خود را حراج كند، و البته در اين راه اگر دنيا را نيز به دست آورد باز هم زيان كرده است.

از اين رو اولين مرحله در تربيت شناخت قيمت و ارزش خويش است و مرحله دوم شناخت آفت ها و مرحله سوم شناخت درمان آنهاست.

تنها خداشناسي و خداخواهي تمامي اين مراحل را دربر مي گيرد. زيرا خاطرنشان مي كند كه قيمت انسان مبدأ بي نهايتي



[ صفحه 13]



است فراتر از عالم ماده ياد خداوند راه را بر رهزنان مي بندد و شفاي بيماري هاي روحي نيز هست. از نگاه امام علي (ع) روشنائي تاريكي ها بينائي چشم ها، پاك شدن از پليدي ها و داروي دردهاي آدمي در گرو خدائي بودن انسان است. [6] .

خداوند براي تربيت آدمي يك چيز مي خواهد و آن عبوديت است و بس. و در ميان انواع بندگي ها عبادت را مي پذيرد، و از همه ي عبادت ها، نماز را بيشتر مي پسندد. گوئس در كنه نماز دنيائي از اسرار وجود دارد كه عقل بشر از شناخت آن عاجز است اما مكلف به انجام آن است.

روح بندگي انسان در نماز است و اگر آدمي حقيقت بنده بودن خويش را درك كرد منشأ تمام نيكي ها و خوبي ها را دريافته است و برعكس اگر بنده بودن خود را از ياد برد عامل زشتي ها، جرم ها و جنايت ها مي شود. نماز زيباترين پرستش است زيرا بهترين نماد بندگي است كه به توفيق الهي در اين كتاب از آن سخن خواهيم گفت. در اين مجموعه فرازهائي از نهج البلاغه كه در مورد نماز آمده آورده شده تا چراغي باشد - انشاءالله - براي شيفتگان شناخت آن ذات يگانه و ذره اي از لذت پرستش آن بي همتا را كه



[ صفحه 14]



در زيباترين صورت يعني نماز تجلي مي كند. به جان هاي تشنه بچشاند، تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد؛ اميد كه مورد قبول درگاه بي نيازش قرار گيرد:



گر خطا گفتيم اصلاحش تو كن

مصلحي تو اي تو سلطان سخن



كيميا داري كه تبدليش كني

گرچه جوي خون بود نيلش كني



اين چنين ميناگري ها كار تست

اينچنين اكسيرها اسرار توست

مثتوي 693 / 2



در پايان بر خود واجب مي دانم كه از زحمات بي دريغ تمامي عزيزاني كه مرا در اين مهم ياري رساندند خصوصاً جناب آقاي صهبا مدير محترم انتشارات يكتا و نيز از مساعدت هاي جناب آقاي علي گودرزي سپاسگذاري نمايم و از خوانندگان ژرف انديش تقاضا دارم نگارنده را از نظريات محققانه خود بهره مند سازند.

بهمن ماه 1379

اصفهان - حسينعلي مصدقيان



[ صفحه 15]




پاورقي

[1] ر. ك يسنا معاد 31 / 8 - توحيد 43 / 4 - اخلاقيات در 30 / 11 - 30 / 6 و...

[2] كتاب ايوب 17 / 6.

[3] كشف المراد - خواجه نصيرالدين طوسي ص 373.

[4] نهج البلاغه حكمت 54.

[5] نهج البلاغه، حكمت 359.

[6] نهج البلاغه، خ 198.


بازگشت