گاه نماز


حسن مقطع مقال را اشعار عارفانه ي آيةالله حسن زاده آملي «حفظه الله» قرار مي دهيم كه با عنوان «گاه نماز» سروده اند.



بربند بي تراخي در كار دل ميان را

چندان كه خيره سازي از خويش توأمان را



از درد بي امانم گر ناله ام برآيد

ترسم به لرزه آرد اركان كهكشان را



محبوب دلگشايم از طلعتش گشايد

بيني به پاي بوسش سرهاي مهوشان را



رازي كه بد نهفته از آن مه دو هفته

خورشيد خاورش گو در دشت خاوران را



كشف محمدي را بر جان و دل نشاني

خواهي اگر نشاني زان يار بي نشان را



روح القدس دمادم چون مهر مي فروزد

جان را بدار سويش يا بي جهان جان را





[ صفحه 281]





در خلوت سحرگاه بنموده اند آگه

از رمز نغز پيري فرزانه نوجوان را



گاه نماز خواهم كز شوق و ذوق نجوي

از عرش بگذرانم آوازه ي اذان را



از درس و بحث قرآن سر حسن نمايد

تا بنده اختران و رخشنده آسمان را [1]



الها طعم شيرين معرفت و محبت را به همه بندگان خصوصا نسل جوان بچشان تا بدان سبب از همه ي انحرافات و اعوجاجات مصون و محفوظ گردند و آن گونه كه همه ي اولياءات را مورد عنايت و لطف ويژه ات قرار دادي ايشان را نيز كه حاملان پيام خون خالصترين جوانان اين مرز و بوم مي باشند مورد توجه خاصت قرار ده.

پروردگارا آنگونه كه ابراهيم عليه السلام را با سجده هاي طولاني به مقام خلت رساندي و احمد صلي الله عليه و آله و سلم را با تهجدش به مقام محمود ارتقا دادي و اولياءات را با عنايات خاصه ات مقام رضا بخشيدي. به اين عبد ذليل طعم عبوديت و بندگي را چشانده و با رحمت رحيميه ات به مقام خليل اللهي مصطفي گردان.

قم المقدسه

مصطفي خليلي

20 / 5 / 78


پاورقي

[1] صد كلمه در معرفت نفس، ص 59.


بازگشت