توجه به نماز و نقش سازنده آن


دومين پيامي كه مي توان از اقامه نماز امام عليه السلام در ظهر عاشورا گرفت اين است كه نماز از تعاليم اكيد در اسلام است و جزء احكام و تكاليفي نمي باشد كه در مواقع حساس زندگي و با عسر و حرج از مكلف ساقط گردد. نماز همانند روزه و حج و خمس و جهاد نيست كه با اينكه حكم وجوب بر آنها آمده در زمان اضطرار، حكم وجوب از آن برداشته شود.

در شريعت اسلام حكم وجوب بر بسياري از اعمال بار شده است و ليكن هيچ يك از آن اعمال مانند نماز نيست. جايگاهي كه نماز در دين دارد هيچ كدام از احكام ديگر ندارند. يعني موقعيت نماز در دين بالاترين موقعيت و آثار و بركات آن از برترين آثار است.

الصلاة رأس العبادة. «نماز سر عبادت است» [1] .

پس نماز چون روزه نيست كه اگر انسان در سفر باشد و يا به بيماري



[ صفحه 253]



مبتلا گردد از گردنش ساقط و به شرط حضر و سلامت بدن، آن را بجا آورد. و يا مثل حج نيست كه در زمان استطاعت مالي در تمام مدت عمر يك بار بر او واجب گردد. و همانند جهاد نيست كه مشروط به سلامت جسماني باشد. نماز از اصولي است كه در تمام مراحل زندگي در حيات آدمي پابرجاست و هرگز به بهانه سفر، نقص عضو، مرض و بيماري، كمبود وقت و بهانه هاي ديگر از انسان ساقط نمي شود اگر در تمام لحظات زندگي انسانها از روزي كه بشر پا به عرصه ي اين جهان خاكي گذاشت تا زماني كه بشر از اين عالم رخت برمي بندد بتوان زماني را لحاظ كرد كه در آن زمان نماز از انسان ساقط گردد بايد آن زمان را ظهر عاشورا و آن شخص را امام حسين عليه السلام دانست. چون به جرأت مي توان گفت كه:

سخت تر و حساس تر از شرايط امام حسين عليه السلام در روز عاشورا براي هيچ انساني به وقوع نپيوست و در حقيقت امام به تنهايي تمام بلاهاي تاريخ را از دست شقي ترين انسانها در طول تاريخ بشري به جان خريد و ليكن از نماز خويش غافل نماند.

راستي پس شايسته و بجاست كه در زيارتشان بعد از سلام و درود بر ارواح پاكشان بگوئيم: اشهد انك قد اقمت الصلاة. «من شهادت مي دهم كه تو نماز را اقامه كردي».

پس اين همه توجه و عنايت به نماز، نشانه ي گوياترين پيام عملي امام به پيروان خويش است بر اينكه سرنوشت انسان با نماز در دين گره خورده است و آن كس كه براي نماز در دين جايگاه ويژه و خاص را قائل نيست



[ صفحه 254]



در دينداريش ترديد است. چون چگونه مي توان عزادار و سوگوار واقعي امام بود و در عين حال نماز كه نزد امام آن همه اهميت داشت را مهم نشمرد. و چگونه مي شود كه كسي براي امام عزاداري نمايد در حالي كه حافظ نماز خود نباشد. خود را علاقمند به او بداند و نماز را سبك شمارد. براي او سينه بزند ولي دل به خدا نسپارد. براي او اشك بريزد ولي رشك الهي بر دل نداشته باشد. خود را شيعه و شاگرد مكتب او بداند ولي بارزترين، آرم و نشاني از تشيع و پيروي او را نداشته باشد.

طبل عزاي شهيدان كربلا را به صدا درآورد و صداي آن را به گوش ديگران برساند ولي گوشهاي خودش با آهنگ ناموزون شياطين و صداي طبل ابليس آشنا باشد و يقين داشته باشد كه امام و يارانش در روز عاشورا نمازشان را ترك نكردند ولي خود با كوچكترين بهانه به نماز پشت پا زند. كسي كه چنين رفتاري داشته باشد و در عين حال خود را از پيروان مكتب عاشورا بداند قطعا پيام عاشورا و فرهنگ عاشورايي را درك نكرده است.

چون پيام نماز امام در ظهر عاشورا بدين معناست كه هيچ عاملي نمي تواند موجب ترك نماز شود و هيچ عذري بر ترك آن پذيرفته نيست و نيز بزرگترين واقعه و حادثه زندگي نبايد باعث فاصله افتادن نماز از وقتش گردد و صدق عبوديت عبد در همين است چنانچه در روايت آمده است كه علي عليه السلام فرمودند:

اختبروا شيعتي بخصلتين المحافظة علي اوقات الصلاة و المواسات لاخوانهم بالمال

، فان لم تكونا فاعزب ثم اعزب.



[ صفحه 255]



«شيعيان مرا به دو خصلت بيازمائيد: مراقبت بر وقتهاي نماز و كمك مالي به برادران ديني خود و اگر چنين نباشند از آنها فاصله بگير، فاصله بگير» [2] .

بنابراين نتيجه مي گيريم كه نماز ظهر عاشورا در خطيرترين و حساس ترين زمان، حداقل اين پيام را به دنبال دارد كه شيعه راستين امام حسين عليه السلام بايد دو نشان داشته باشد تا بتواند پيروي خود را از آن امام بزرگوار ثابت كرده باشد. يكي داشتن روح تعبد و تسليم پذيري و ديگر اهتمام داشتن به اوقات نماز در تمام حالات زندگي كه اين دو، آرم و نشان شيعه است. چون شيعه به معناي شيوع و پراكندن است و شيعه را بدان جهت شيعه گفته اند كه سنت و سيره ي پيشوايان معصوم عليهم السلام خود را در زمين ترويج و پراكنده مي سازند و بهترين طريق شيوع و ترويج مسلك و منش آنها طريق عملي است. چنانچه امام صادق عليه السلام فرموده اند كونوا دعاة الناس بغير السنتكم. «مردم را با غير زبانهايتان (با اعمالتان) به اسلام دعوت كنيد» [3] .

باشد كه همه ما مسلمين خصوصا نسل جوان در همه ي فراز و نشيب هاي زندگي چون پيشوايان خود عامل به دين باشيم و نماز را كه از اركان دين است هميشه پابرجا بداريم و هرگز با هيچ بهانه اي از نماز و ساير اعمال عبادي فاصله نگرفته و ترك ننمائيم كه با اين عمل مايه ي زينت رهبران دين و ائمه ي معصومين عليهم السلام بشمار آئيم نه مايه زشتي شان. چنانچه



[ صفحه 256]



رئيس مذهب شيعه امام صادق عليه السلام فرمودند: كونوا لنا زينا و لا تكونوا علينا شينا.

«سعي كنيد كه مايه زينت ما باشيد نه موجب زشتي ما» [4] .



[ صفحه 257]




پاورقي

[1] مستدرك الوسائل، ج 3 ص 92.

[2] اصول كافي، ج 2 ص 672.

[3] بحارالانوار، ج 5 ص 195.

[4] بحارالانوار، ج 70 ص 299.


بازگشت