پيام نماز عاشورا


طليعه ي سال شصت و يك هجري نه تنها براي مسلمين بلكه براي همه احرار و آزادگان عالم طليعه ي مه آلود و غم انگيزي است. سالي كه با بزرگترين حادثه تاريخ بشري آغاز و دفتري كه با تاريك ترين صفحات باز مي شود.

طليعه اي كه آفتاب دين و حقانيت مسلمين طلوع كرد و چهره ي كريه كركس هاي آدم نما را نمايان ساخت.

صحنه عجيب و حادثه عظيمي كه تا بشريت در اين عرصه ي خاكي حيات دارد آن را فراموش نخواهد كرد و تاريخ بشري هرگز آن را از خاطره ها محو نخواهد نمود.

حادثه اي كه گستره ي آن در قلمرو افكار مسلمين محدود نبوده بلكه قرن ها است كه افكار آزادگان عالم و متفكران اديان ديگر را به خود معطوف ساخته است.

گمان نمي رود كه از زمان وقوع حادثه در سال شصت و يك هجري تا



[ صفحه 246]



به امروز، سروش غيبي امداد نكرده و عظمت آن را به گوش ملكيان و ملكوتيان عالم هستي نرسانده باشد.

آري عاشورا روزي آشنا براي همه ي فطرت هاي پاك بشري است و قلبي نيست كه با آن صميمي نباشد.

اگرچه دهمين روز همه ماه هاي سال نزد اعراب مسمي به عاشورا است و ليكن تداعي اذهان به عاشوراي محرم معقود و محصور است. هرچند كه شايد گفتار وقايع نگاران و حديث مورخان بتواند واقعه آن روز را ترسيم و تصوير نمايد ولي آنچه كه مسلم است اين است كه عظمت وقوع حادثه در صفحات تنگ تاريخ نمي گنجد. آنچه را كه راويان روايت نموده اند شمه اي از آن است نه شمول آن.

آنان كه در اطراف صحنه ي عاشورايي كربلا حضور داشته اند علاوه بر بيان نزاع و درگيري بين حق و باطل، نكات ظريف و دقيقي را حديث كرده اند كه ما در اين مقال در مقام بيان آن نكات نيستيم.

آنچه كه در صدد تبيين آن هستيم يك نكته از هزار نكته اي است كه به تواتر رسيده و از ظرائف برجسته ي ظهر عاشورا است. عمل و سيره اي كه چون ساير سير امام معصوم عليه السلام بر جبين عاشورايان تلألؤ مي كند و تا روز قيامت از افتخارات لشكر حق بوده و پيروان و ياران واقعي آن امام همام از آن عمل و سيره ي پيشواي خود بر عالميان مباهات مي ورزند. و آن هم صلاة ظهر عاشوراي فرزند پاك زهرا است. نمازي كه هم فريضه ي ظهر بود و هم نماز شهادت، هم نماز عشق بود و هم نماز طهارت.



[ صفحه 247]



راستي قيام براي نماز در آن حساس ترين لحظات مصاف به چه معنا است. چرا امام در ظهر عاشورا با اينكه از هر سو هدف تيرهاي دشمن بود به دو يار خود زهير بن قين بجلي و سعيد بن عبدالله حنفي فرمود شما مانع تيرهاي دشمن گرديد تا من نماز را به پا دارم. آيا مگر در آن موقع اضطرار، امام معذور نبود؟

آيا اگر امام نماز را در اول وقتش اقامه نمي كردند و شربت شهادت مي نوشيدند مأجور نبود؟

و آيا خداوند در قيامت با آن همه ايثارش از ترك فريضه ي ظهر عاشورا از او سئوال و درخواست مي كردند؟

و آيا آن همه اخلاص و ايثار امام جايگزين دو ركعت نماز ظهر عاشوراي او نمي شد؟

و آيا نماز در اول وقتش واجب است كه امام مي بايست در لحظات اوليه ي آن نماز را اقامه كند؟

پاسخ تمام سئوالات مزبور اين است كه اگر امام آن نماز ظهر را هم نمي خواند همان جايگاه و مقام را نزد بارگاه الهي دارا بود ولي آنچه كه موجب شد امام نماز ظهر را در آن حساس ترين و بحراني ترين لحظات حياتش بخوانند چيز ديگري بود و انگيزه اي كه آن عمل را باعث گرديد محور قيام او را شكل مي داد و آن دو انگيزه مهم بوده است كه اگر اين دو عامل درك نگردد به نظر مي رسد كه پيام عاشورا بصورت كامل درك نشده است. آن دو عنصر عبارتند از:



[ صفحه 248]



الف - روح عبوديت و تسليم پذيري امام عليه السلام در مقابل معبود خويش.

ب - توجه دادن و اهميت به نماز و نقش و سازندگي آن.


بازگشت