فلسفه تشهد


تشهد حمد و ثناي خداوند متعال است. تجديد و تكرار شهادت به خدا و رسول است كه در واقع تأكيد بر ايمان و اسلام است. بنده همان طور كه در مقام گفتار و قول، اظهار بندگي مي كند بايد معناي آن كلام را با صفاي ضمير پيوند دهد و با همه وجودش خدا را بندگي نمايد چون بايد



[ صفحه 133]



بداند كه همه امور در دست او است و هيچ اراده اي جز خواست و اراده ي او قادر به انجام هيچ كاري در نظام هستي نيست. از امام صادق عليه السلام درباره ي اسرار تشهد سئوال شد فرمودند: «خداوند - عزوجل - فرمود پروردگار تو آنچه بخواهد مي آفريند و انتخاب و اختيار مي كند و آنان را در كارهايشان گزينش و انتخاب نيست، منزه و برتر است خداوند از آنچه شرك مي ورزند. پس بنده ي سپاسگزار خدا باش در عمل آن سان كه به زبان ذكر او گويي، پس تسليم فرمان او باش و بندگي او را بجاي آر و تو را به صلوات و درود بر پيامبرش محمد صلي الله عليه و آله و سلم امر كرده پس نماز خدا را با صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و طاعت او را با طاعت آن حضرت و شهادت به وحدانيت او را به شهادت بر رسالت آن جناب وصل كن و بكوش تا بركات معرفت آن جناب از دستت نرود و از بهره ي درود فرستادن او غافل نشوي» [1] .

و نيز از امام حسن عسكري عليه السلام روايت است كه: «خداوند متعال مدام در هر ركعت از نمازي كه بنده مي خواند خطاب به ملائكه چنين خواهد گفت: تا زماني كه براي تشهد اول و دوم نشست در اين هنگام خداي تعالي گويد:

اي ملائكه من به تحقيق به جا آورد بنده ي من خدمت و عبادت مرا و اكنون نشسته و ثناي مرا مي كند و درود بر محمد پيغمبر من مي فرستد هر آينه بر او ثنا مي فرستم در ملكوت آسمانها و زمين و هر آينه درود بر ارواح او مي فرستم و زماني كه درود بر اميرالمؤمنين عليه السلام در نمازش



[ صفحه 134]



فرستاد خدا به او گويد اي بنده ي من هر آينه من بر تو درود مي فرستم چنانچه تو بر علي درود مي فرستي، هر آينه او را شفيع تو قرار مي دهم چنانچه تو به وسيله ي او طلب شفاعت كردي» [2] .

خلاصه اينكه سر تشهد هماهنگ كردن زبان است با قلب، گفتار است با كردار و قول است با عمل و به يك معني عبور از نظام كثرت است به وحدت و وصول به مقام ولايت.


پاورقي

[1] مصباح الشريعه، باب 17.

[2] بحارالانوار، ج 82 ص 221.


بازگشت