رفتار ناشايست برخي از مبلغان ديني


مبلغان ديني به عنوان گروه خاص و لباس ويژه و نام مشخص روحاني در ميان مردم شناخته شده اند و رسالتي كه بر عهده دارند رساندن پيام الهي است و در حقيقت اكثري مردم دين خود را از آنها مي گيرند. خصوصا به اينكه شروع به انجام تكاليف ديني با تقليد از يك عالم و مجتهد ديني همراه است همه اين مسائل خود به خود رسالت يك روحاني را در اجتماع سنگين تر و خطيرتر ساخته است طوري كه همه گفته ها و رفتارهاي او را به اسم دين مي شناسند.

بنابراين يك عالم دين بايد متصف به صفات اولياي دين بوده و ظرافت در گفتار و رفتار را هرگز از دست ندهد. سعي كند سيره اي را كه پيشوايان دين داشته اند در شخصيت خويش متجلي سازد و حركات او جلوه اي از سيره ي اولياي الهي باشد. آنچه را كه در روايات اخلاقي از معصومين عليهم السلام به ما رسيده صفاتي چون عفو و گذشت، احسان و نيكي،



[ صفحه 105]



حلم و بردباري، ستر و پرده پوشي، حق شناسي و وفاداري، برخورد و رفتار عاطفي و پذيرش انتقاد و نقدپذيري كه جزء مكارم اخلاقي مي باشند بايد نصب العين يك مبلغ دين قرار گيرد. ظرافت در امر تبليغ چنان است كه يك روحاني به عنوان مبلغ دين بايد در عين دوري از انظلام و ظلم پذيري، سنگ صبوري در مقابل هرگونه انتقاد و نقد در اصلاح رفتار خويش بوده باشد كه غالبا اين چنين مي باشند.

در حقيقت چهره ي واقعي روحانيت در طول تاريخ اسلام چنين بوده است و ليكن چون معصوم نبوده و رداي عصمت بر تن نكرده است احتمال خطا و اشتباه در او هست. ما هرگز منكر رفتارهاي ناشايست برخي از مبلغان ديني و روحانيون نيستيم و هيچ اصراري هم وجود ندارد كه آنها را توجيه نمائيم. چنانچه توصيه بزرگان دين در اصلاح ساختار رفتاري مبلغان است. امام خميني رحمه الله كه مصداق بارز و كامل يك مبلغ دين در عصر ما بشمار مي آيند اين نكته را هميشه متذكر مي شدند كه بايد طلاب جوان متوجه برخورد خود باشند تا بهانه دست مخالفان ندهند. و مي فرمودند كه مبادا خداي ناخواسته اين وجهه ي خوبي كه شما روحانيون داريد و اين توجهي كه به شما شده است سست شود جوانهايي كه در بين شما هستند اگر خداي ناخواسته يك وقت تندي دارند آنها را نصيحت كنيد كه در امور اسلامي با روش اسلامي رفتار كنيم و با اخلاق اسلامي با مردم رفتار كنيم [1] .



[ صفحه 106]



پس همه اين كاستي ها را مي پذيريم اما سخن ما به جوانان آگاه و تحصيل كرده اين است كه چنين خطاهايي نبايد به اسم دين تمام شود. مگر در مشاغل علمي ديگر اين چنين است كه اشتباه فرد را به جاي خطاي آن علم به حساب مي آورند بعنوان مثال هر گاه طبيبي در طبابت مرتكب اشتباه گردد و با اشتباه و خطاي خود موجب مرگ بيماري بشود هرگز انسان عاقل نمي گويد كه من ديگر علم طب را قبول ندارم و ديگر به طبيب مراجعه نمي كنم بلكه عقلش حكم مي كند به اينكه من اين طبيب را قبول ندارم. در علم دين هم چنين است. اگر يك روحاني و مبلغ ديني خطايي را مرتكب شد و يا احتمالا به انحراف كشيده شود بايد اين را به حساب شخصي او گذاشت نه به حساب دين.

نبايد به اين موارد جزئي و مصاديق شخصي توجه نمود بلكه بايد ديد كه اين قشر چقدر در طول تاريخ اسلام براي حفظ دين از جان و مال خود گذشتند و همه هستي خود را ايثار نموده و شكنجه ها و سختي ها و تبعيدها را پذيرفتند تا ملت هاي مسلمان و حتي جوامع بشري غير مسلمان را بيدار سازند.

به خاطر همين كه اين قشر، بيشترين تلاش را براي حفظ دين و بيداري مسلمين كرده اند در طول تاريخ آماج بيشترين افتراآت و تهمت ها بوده اند و اگر به خوبي دقت و توجه شود بسياري از مطالبي كه در سوء رفتار علماي ديني گفته يا نوشته شده در راستاي ضربه زدن به دين و از بين بردن جايگاه بلند اين قشر مهذب در ميان مردم بوده است.



[ صفحه 107]



دشمنان دين هميشه سعي داشته و دارند كه از احساسات و عواطف جوانان به عنوان ابزاري كارآمد در مسير رسيدن به اهداف ضد ديني خود بهره گيرند و چون به صورت مستقيم نمي توانند با غيرت ديني جوانان برخورد نموده و دين را از دستشان بگيرند به نحو مرموزي تلاش مي كنند كه عوامل و ابزارهاي تقويت دين را ضعيف و سست جلوه دهند. و به همين خاطر داستانهاي سوء رفتاري را جعل كرده و به اين قشر مقدس نسبت مي دهند تا اينكه بتوانند هرچه بيشتر چهره ي ايشان را مخدوش نمايند.

مسئوليت اصلي جوانان ما اين است كه اين توطئه ها را بشناسند و هر چه را مي شنوند و مي خوانند در بوته احتمال قرار دهند نه اينكه جزم و يقين به آن پيدا كنند و يا آنچه را كه خود مشاهده مي كنند به اسم دين نگذارند بلكه آن را رفتار فردي او بدانند.



[ صفحه 109]




پاورقي

[1] در جستجوي راه امام - روحانيت -، ص 182 - 184.


بازگشت