دارا بودن فكر و عقيده ي سالم


بر جوانان لازم است كه با افرادي مجالست و همنشيني داشته باشند كه صاحب عقيده پاك و فكري سالم باشند چه اينكه داشتن فكري سالم آدمي را به شخصيت فردي و اجتماعي سالم دعوت مي كند اينكه برخي به دنائت و پستي زندگي روي مي آورند به خاطر آن است كه داراي انديشه اي پاك و صحيح نمي باشند بسيار روشن است كه هرگز عقيده صواب انسان را به مسير ناصواب نمي كشاند.

نوجواني و جواني مقطعي از حيات آدمي است كه هنوز به نيمروز آن نرسيده بلكه در صبحدم حيات اجتماعي و تكليفي قرار دارد و بايد در هنگامه صبح، گل وجود خويش را با افكار و نيات پاك آبياري نمود تا پژمردگي زودرس بر او عارض نشود. لازمه طراوت و شادابي گل وجود آدمي به اين است كه هم همت گمارد تا عقايد فطري اش را سالم نگه دارد و هم با كساني مصاحبت نمايد كه داراي افكار و عقايد پاك باشند.

علي عليه السلام خطاب به يكي از يارانش بنام حارث همداني چنين توصيه مي كند كه:

يا حارث و احذر صحابة من يفيل رأيه و ينكر عمله فان الصاحب معتبر بصاحبه.

«اي حارث از رفاقت با كساني كه افكارشان خطا و اعمالشان ناپسند است دوري كن، همانا آدمي به اخلاق و سيره ي رفيقش خو مي گيرد و با افكار و اعمال وي معتاد



[ صفحه 74]



مي شود» [1] .

در حقيقت دوست به منزله عضوي از اعضاي بدن است كه حفظ و مواظبت آن لازم است پس به همان اندازه كه انسان بايد در حفظ سلامت خود بكوشد تا آسيبي به او نرسد مي بايست در اعتقاد و افكار دوستان خويش نظارت كند تا عقايد و رفتارش را فاسد نكنند و نيز همت گمارد كه دوستان پاك ضمير را از دست ندهد چون از دست دادن آنها به منزله جدا شدن عضوي از اعضاي او است.

در سخني ديگر علي عليه السلام مي فرمايند: من فقد اخا في الله فكأنما فقد أشرف اعضائه.

«كسي كه دوست خوب خود را كه براي خدا با وي پيوند دوستي داشته از دست بدهد گويا شريف ترين اعضاي بدن خود را از دست داده است» [2] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 33 ص 508 روايت 707.

[2] غرر الحكم، ص 414 فصل اول.


بازگشت