مقام صدق


قوله تعالي:

«الصابرين وَ الْصَّادِقينَ وَ القانتين وَ الْمنفِقين وَ الْمُسْتَغفِرينَ بِالْاسَحار» [1] .

ارتباط نماز و صدق در آيات متعددي از كلام الله مجيد آمده است، كه از آن جمله آيات 31 قيامت، 17آل عمران، 35/ احزاب، 103 توبه و 69 نساء را مي توان ياد كرد.

«صدق» يكي از اخلاقيات نيكو و سي و پنجمين منزل در سير الي الله است و به معناي مطابقت امري با حقيقت است.

يعني چون حضرت حق تعالي نورانيت محض است و در آن ظلمت و نقطه ي ضعفي نيست، انسان صادق نيز كسي است كه در عقيده اش نسبت به خدا



[ صفحه 106]



هيچ گونه بطلان و ضلالت و ظلمتي نيست و داراي نورانيت، درستي و حقيقت مي باشد؛ كه جز صدق نمي انديشد، نمي بيند و نمي كند. به تعبيري، صادق، ظل اللهو مرتبه اي از حقيقت و بلكه تو گويي از حق است. صديق كسي است كه ما جائت به الرسل را تصديق كند كه چنين كسي داراي مرتبه اي بعد از مرتبه ي نبيين است و مشمول انعام الهي مي باشد كه فرمود: «اولئكَ الَّذينَ اَنعَمَ اَللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُهداء و الصَّالِحينَ».

امام صادق عليه السلام فرمود: «اَلْصِّدقُ نُورٌ مُتَشَعْشِعٌ في عالَمِه»، صدق نوري است درخشان در عالم معنا، همانند خورشيد در عالَم مادي، كه خود في نفسه داراي نورانيت است و چيزهاي ديگر را هم او نور مي بخشد و متجلي مي سازد.



طريق صدق بياموز از آب صافي دل

به راستي طلب آزادگي زسرو چمن



صدق از صفات پسنديده اي است كه در اثر تمرين و ممارست و تهذيب نفس و تزكيه ي آن حاصل مي گردد و در قيامت چيز ديگري جز آن به كار نمي آيد.

كه فرمود: «هذا يَومُ يَنْفَعُ الصّادِقينَ صِدْقَهُمْ»، يعني اين روز قيامت، راستان را از راستي بهره هاست و تنها راستان، منفعت خواهند برد. پس صدق به معناي واقعي كلمه عبارت است از مطابقت كامل عقيده با حقيقت هستي و حق مطلق.

پايين ترين درجه ي صدق اين است كه ميان زبان و عمل اختلافي نباشد و مرتبه ي بعد آن است كه در دين صلابت حاصل شود و در خدمت به خلق سنت



[ صفحه 107]



به كار آيد و در معامله با خدا، حسن و نيكي انجام گيرد و سرانجام، آنچه نماييم داشته باشيم و آنچه بخوانيم همان را ببينيم و در پيشگاه خداوند، هر چه بشماريم، همان هم باشيم.

پيغمبران، صلحا و متقين به صفت صدق افتخار دارند و ديگران نيز در قيامت بر مدار صدق، از بهشت برين بهره دارند و يا بالعكس، دروغگويان و دروغ پنداران به دوزخ ورود دارند، كه فرمود:

«لِيَسْئَلَ الصْادقينَ عَنْ صِدقِهِم وَ اَعَدَّ لِلْكافِرينَ عَذاباً اَليماً» [2] .

مقام صدق، آن چنان آدمي را توانمند مي سازد كه مؤمن نه تنها از مرگ نمي هراسد بلكه در انتظار مرگ هم خواهد بود تا خود را از اين ميان بردارد، كه گفت:

«تو خود حجاب خودي، حافظ، از ميان برخيز». يعني نه تنها برايش پايان نيست، بلكه مرگ نشانه ي صدق اوست.

كه در قرآن فرمود: «فَتَمَنَّوا الْمَوتَ اِن كُنتُم صادِقين» [3] .

در روايات و بيانات پيشوايان ديني مطالب ارزشمندي درباره ي صدق آمده است، از جمله اين كه امام علي (ع) فرمود:

«اَلصِّدقُ مُطابِقَة الْمَنْطِقْ لِلْوَضْعِ اْلاِلهي وَ الْكِذْبُ زَوالُ الْمَنْطِقِ اْلاِلهي». [4] .

يعني صدق آن شايستگي است كه با وضع حقيقت الهي مطابق باشد و كذب عكس آن است. پس صادق در همه ي شؤون فردي و اجتماعي و مادي و معنوي در جهت انطباق با نورانيت حقيقت و تطبيق با واقعيت سير مي كند.



[ صفحه 108]



و باز امام صادق عليه السلام فرمود: به نماز و روزه ي ديگران فريب نخوريد بلكه ديگران را از روي صداقتشان بشناسيد: «لا تَنظُروا اِلي طولِ ركوعِ الرجل و سجودهِ بَل اُنظروا اِلي صِدقِ حَديثه» [5] .

در دعاي قرآني آمده است:

«وَ اجْعَلْ لي لِسانَ صِدْقٍ فيِ الْآخِرين» يعني صادق بودن آرزوي بزرگان دين است. «صدقه» را صدقه گويند چون با عمل حقيقي، كمبودها را تصديق و جبران مي كند و دوست را صديق گفته اند، زيرا دوستان واقعي راست مي انديشند و اعتماد دارند و به حق جبران مي كنند.

به هر حال، در صداقت سه چيز مدنظر است: اول خلوص در بندگي خداوند كه جز حق را نبيند، دوم اخلاص نفس كه بر تمايلات نفساني وقعي ننهد و سوم اخلاص در عقيده ي توحيدي، يعني از شائبه ي حدوث دور بماند كه منشأ طمأنينه ي روحي و كرامت انساني خواهد بود. در حديث آمده است:

«اِنَّ الْصِّدْقَ يَهدي اِليَ البِّرِ وَ الْبِّرُ يَهْدي اِليَ الْجَنَّةِ وَ اَنَ الرَّجُلَ لَيَصْدُقَ حتي يَكْتُبَ عِنَداللهِ صِدّيقاً» [6] يعني صدق به نيكي فرامي خواند و نيكي به بهشت مي رساند و آدمي سرانجام در نزد خداوند، به عنوان صديق مورد انعام است. در روايات اهل بيت آمده است: «الصِّدقُ صَلاحُ كُلِّ شيي ءٍ و الكِذبُ فَسادُ كُلِّ شييءٍ»

و امام صادق (ع) فرمود: «لاتَغَتُّروا بِصَلاتِهِم و لا بِصِيامِهِمْ وَلكِن اِخْتَبِرُوهُمْ عِندَ صِدقِ الحَديثِ»



[ صفحه 109]



فريب نماز و روزه ي ديگران را نخوريد، بلكه آنان را از روي صدق گفتارشان بيازماييد.



گر طالب فيض حق به صدقي حافظ

سرچشمه ي آن زساقي كوثر پرس





[ صفحه 111]




پاورقي

[1] سوره ي آل عمران آيه ي 17.

[2] سوره ي احزاب، آيه ي 8.

[3] سوره ي بقره، آيه ي 940.

[4] ميزان الحكمه.

[5] خصال شيخ صدوق.

[6] ميزان الحكمه.


بازگشت