مقام اعتصام


قوله تعالي:

«فَاَقيمُوا الصَّلوةَ وَ آتَوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِموُا بِاللهِ هُوَ مَولاكُم» [1] .

يكي ديگر از مقامات و منازل سير و سلوك، مقام اعتصام است كه پس از نماز ذكر شده است. محي الدين بن عربي مي گويد:

«اَلاِعتصام هو الاِنْقِطاعُ عَمّا سَواهُتَعالي وَ التَّمَسُّكُ بِهِ و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ اي بِعَهدِهِ في قَولِهِ اَلَسْتُ بِرَبِّكُم»

اعتصام: عبارت از جدا شدن و انقطاع از هر چه غير اوست و تمسك و توسل و توكل به او، و منظور از اين كه فرموده به رشته الهي اعتصام كنيد، يعني به پيماني كه در عالم ذر و روز الست بسته ايد پايدار باشيد.

در هر صورت اعتصام بالله، يعني به حمايت خدا درآمدن. از آيات كريمه ي



[ صفحه 34]



قرآن چنين استفاده مي شود كه بندگي و نيايش بر درگاه حضرت ربوبي، انسان را از هر چه غير اوست بي نياز مي سازد. از اين جهت در آيه ي مورد بحث بيان مي فرمايد: در راه خدا از هيچ كوششي فروگزار نكنيد، چرا كه او شما را برگزيده و هيچ رنج و سختي در دين شما قرار نداده است. اين از قبل در ملت ابراهيمي آمده كه شما را مسلمان ناميده تا پيغمبر بر ديگران گواه باشد. پس اقامه ي نماز و ايتاي زكات كنيد و به خدا اعتصام ورزيد كه او سرپرستي خوب و نيكو ياوري است.

مراتب اعتصام:

در آيات كريمه ي قرآن مراتبي براي اعتصام ذكر شده است.

1- «اِعْتِصام مِنَ الله»

كه فرمود: «قُلْ مَن ذَاالَّذي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللّهِ اِنْ اَرادَ بِكُم سوْءاً» [2] .

بگو چه كسي شما را به هنگام سختي و ناروايي ها، در مقابل خداوند حمايت مي كند؟ اگر اعتصام از خدا نباشد، چه كس ديگري چنين خواهد كرد؟ و هم فرمود:

«وَ اللّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاس» [3] .

و خداوند تو را از مردم در پناه خود خواهد آورد.

اين اعتصام به معناي حمايت و اعانت است، كه خود در خور بحث مفصل مي باشد. شامل شدن حمايت و اعانت خداوند براي هر انسان مقدمات و



[ صفحه 35]



لياقت هايي مي خواهد كه از همه مهم تر اخلاص و ذكر است.

2- «اِعْتِصام بِحَبلِ اللّه»

كه فرمود: «وَ اعْتَصِموُا بِحَبلِ اللّهِ جَميعاً و لا تَفرّقُوا» [4] از جمله شرايط اين مرحله پرهيز از حرام، شبهه و دروغ است تا اعتصام بر ريسمان الهي حاصل گردد.

يعني همگي به رشته و ريسمان الهي چنگ بزنيد و متفرق نشويد كه بعضي گفته اند: ريسمان الهي عبارت است از قرآن يا اهل بيت اطهار عليهم السلام و يا رسول خدا يا اسماء الهي و عبادت و نماز را هم بيان داشته اند.

3- اعتصام بالله تعالي

كه فرمود: «و اعتصموا بالله» [5] .

اعتصام به خدا كنيد كه در اين جا به انقطاع از ماسواي خدا اشاره نموده و به معناي اين است كه اعتصام هاي ديگر، اعتباري است بلكه بايد از همه ي ماسواء قطع اميد كرد و به يكباره به او و براي او از همه چيز منقطع گرديد.

اعتصام بالله، كمال الا نقطاع است و در مناجات شعبانيه خوانده مي شود. [6] با استفاده از اين آيات كريمه و ادعيه مأثوره، عارفان مسلمان گفته اند كه اعتصام من الله كشش و توفيقات الهي است و اعتصام به حبل الله محافظت بر طاعت و مراقبت از اوامر حق است و اعتصام بالله، رها شدن از



[ صفحه 36]



تمام قيود و اوهامات و ترديدهاست.

عارفان مسلمان مراتب اعتصام را بدين گونه بيان كرده اند:

1- اعتصام به معناي انجام كارهاي خوب است كه براساس امر و نهي و اعتراف به وعده و وعيدهاي خداوندي بيان شده، و اين اعتصام عامه است.

2- اعتصام خاصان است كه به معناي انقطاع و اعراض و دور شدن از تعلقات نفساني و يكباره به عشق و علاقه ي خداوندي توجه كردن و از خود سلب اختيار نمودن است.

از ابويزيد بسطامي پرسيده شد چه مي خواهي؟ او گفت: «فَقالَ اُريدُ اَنْ لا اُريد» [7] مي خواهم كه چيزي نخواهم، كه از اين موقعيت به مقام «رضا» هم تعبير شده است و مرتبه اي از اعتصام خاصان است. يكي از بزرگان گفته است كه در سخن با يزيد دوبار از خوديت سخن به ميان آمده (با كلمه ي متكلم وحده) كه با اعتصام خواص خاصان ناسازگار است. آري آن جا ديگر ميدان اراده ي عبد نيست.

3- اعتصام خاصان خاص، اين است كه آن چنان از همه چيز دور مي شوند كه به يكباره به مقام اتصال مي رسند كه عبارت از شهود و ديدار حقانيت حق است كه در آن صورت به نهايت استكانت و خضوع و خشوع نائل مي شوند.

نمازگزار از همه چيز بريده مي شود و به درجات قرب مي رسد، بدان گونه كه چيزي جز خدا نمي بيند و به تعبير عرفاء «لِلاتّصالِ ثَلاثُ دَرَجاتٍ الدرجَةُ الاولي اِتّصال الاِعْتِصامِ ثم اِتّصالُ الشُهوُدِ ثُم اِتصالُ الْوجُود». يعني اتصال به مقام قاب قوسين كه در معراج حضرت رسول به آن اشاره شده، داراي سه



[ صفحه 37]



درجه است:

درجه ي اول، اتصال اعتصامي (دل بريدن از ماسوا و پيوستن به او) كه او همه، و همه اوست.

درجه ي دوم، اتصال شهودي (نديدن ماسوا و ديدن او) كه او عين ظهور و شهود است، «بك عرفتك».

درجه سوم، اتصال وجودي (نبودن ماسوا و بودن مطلق او) كه او وجود صرف و صرف الوجود است.

اتصال اعتصامي، عبارت است از «تصحيحُ الْقَصْدِ ثُمَ تصفيةُ الاِرادةِ ثُمّ تَحقيقُ الْحال».

يعني قصد و نيت به آن گونه اصلاح و تصحيح شود كه جز ذات حق را نخواهد. سپس اراده ي خود را زلال و بي غش كند و بعد از آن موقعيتي را كه دارد به سمت حقيقت يابي سوق دهد كه در اين موقع به مقام اتصال اعتصامي رسيده و به ولايت حضرت حق درآمده است كه فرمود: «هو مولاكم».

يكي از آثار اعتصام، هدايت الهي است به صراط مستقيم و منظور، ايصال الي المطلوب است، كه فرمود:

«وَ مَنْ يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَد هُدي اِلي صِراطٍ مُستقيم». [8] .

و ورود در بهشت برين و رحمت همه جانبه ي الهي است كه فرمود: «فَاَمّا الَّذينَ آمَنوا بِاللهِ وَ اعْتَصِموا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ في رَحمةٍ منهُ» [9] .

امام علي (ع) در مناجات مي گويد: «اِلهي في هذه الدُنيا هُمُومٌ وَ اَحْزانٌ وَ غُمُومٌ وَ بَلاءٌ وَ فِي الاخرةِ حِسابٌ و كتابٌ و عِقابٌ فَاَيْنَ الرّاحَةُ وَ الفَرَجُ،



[ صفحه 38]



اِلهي خَلَقْتَني بِغَيْرِ اَمْري وَ تُميتَني بِغَيْرِ اِذْني وَ قُلْتَ لي اِسْتَمْسِكْ فَكَيْفَ اَسْتَمْسِكُ اِنْ لَمْ تُمْسِكْني» [10] .

يعني خدايا دنيا پر است از اندوه و غم و غصه و گرفتاري و آخرت هم حساب است و كتاب و عقاب، پس كي راحتي است و كجا فرجي حاصل مي شود؟ خدايا بدون نظر من، مرا آفريدي، بدون خواسته ي من هم مي ميراني، پس همه ي كارها به دست توست. مرا تكليف كردي كه گرد گناه نگردم، حالا كه همه چيز به دست توست، اين را هم تو خود مواظب باش و مرا از گناه بازدار و به مرحله ي عصمت برسان.

و در مناجات ديگر مي گويد:

«اِلهي لا سَبيلَ اِليَ الاِحتِراسِ مِنَ الذَّنْبِ اِلاّ بِعِصْمَتِكَ»

يعني خدايا براي خويشتن داري از گناه راهي ندارم جز اين كه تو به من كمك كني.



[ صفحه 39]




پاورقي

[1] آيه 78 سوره حج.

[2] سوره ي احزاب، آيه ي170.

[3] مائده، آيه ي 67.

[4] آل عمران آيه ي 103.

[5] نساء آيه 146 و حج آيه 78.

[6] الهي هَبْ لي كَمالَ الْاِنْقِطاعِ اليك و اَنِر اَبْصارَ قلوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها اِلَيك».

[7] تفسير يك جلدي خواجه انصاري، ذيل آيه ي 33 سوره زمر.

[8] سوره ي آل عمران، آيه ي 101.

[9] سوره ي نساء، آيه ي 175.

[10] ميزان الحكمه/ عصمت.


بازگشت