مقام اخبات


قوله تعالي:

«وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتينَ، الَّذينَ اِذا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَت قُلوبُهُمْ وَ الصَّابِرينَ عَلي ما اَصابَهُمْ وَ المُقيمِي الصَّلوةَ وَ مِما رَزَقناهُمْ يُنفِقون» [1] .

و مژده و بشارت بده به مخبتين، هم آنان كه چون ياد خدا مي شود، دل هايشان مي لرزد و بر هر چه به ايشان مي رسد، صابر و شكيبايند، همان ها كه نمازگزارند و از آنچه به آن ها داده ايم، انفاق مي كنند.

«خبت» در لغت به معني زمين بلندي است كه داراي شيب مطمئني باشد، و اخبات يعني رفتن به سرازيري قابل اطمينان و عميق.

بنابراين در حيثيت لغوي، دو مطلب مطرح است:



[ صفحه 22]



يكي «اطمينان» و ديگري «شيب عميق»، يعني با اطمينان خاطر به عمق سراشيبي رفتن، اخبات است.

پس وقتي انسان مؤمن، كمال آرامش روحي خود را به هر چه كوچك تر شدن در برابر خدا بداند و به نهايت كوچكي و ذلت در پيشگاه احديت برسد، از آن به مقام اخبات تعبير مي شود كه در آن جا كوچكي و ذلت همراه با اطمينان قلب است.

مقام اخبات، مقامي است كه مؤمن به سكونت خاطر و سكينه ي روحي (در مورد سكينه ي روحي به بخش 12 مراجعه كنيد) نائل مي شود، نه از غير خدا مي ترسد و نه از خطري مي هراسد، عبوديت و فروتني در برابر حق تعالي را بر هر چه عزتمندي ظاهري است، ترجيح مي دهد.

اخبات پنجمين باب و پانزدهمين مقام و منزل در سير آدمي است. در كتاب صد ميدان، خواجه عبدالله انصاري، اخبات را ميدان سي و نهم دانسته، چنين مي گويد:

از ميدان تذلل، ميدان اخبات زايد و قوله تعالي «و بشر المخبتين» اشاره به آن است. اخبات نرم خويي است، و تنگ دلي و ترس كاري مردي است كه حقيقت اخلاص چشيده و عذر خلايق ديده و از خويشتن رسته.

نشان چشيدن اخلاص، سه چيز است:

از تيمار رزق و از كوشيدن و از ساختن جهان برآسودن و در مداومت خدمت و استغراق اوقات و تصفيه ي انفاس آويختن و جهان و جهانيان و آدميان و جز ايشان را، از اداي دين خويش آزاد داشتن، كه اين سيره ي ابدال مي باشد. [2] .



[ صفحه 23]



وقتي مؤمن از حضيض ذلت و بي ارزشي لجن بودن به سوي خدا بالا برود (همان گونه كه آدم از حضيض ذلت خاك و گل و لجن بودن با نفخه ي الهي به مقام دريافت علوم نائل و در پي «فَعَلَّمَ آدَمَ الاَسماءَ كُلَّها: اخبات برايش حاصل گرديد) و وقتي آدمي به نقطه ي اوج برسد، سكون روحي پيدا مي كند، كه به آن اخبات مي گويند. از اين جهت، خواجه در منازل السائرين مي گويد:

«اَلاخْباتُ هُوَ السُكُونُ اِلي مَنْ اِنْجَذَبَ اِلَيه بِقُوةِ الشَّوقِ»

پس در اخبات، سكونت و آرامش روحي وجود دارد كه پس از جذب شدن به محبوب، ايجاد مي شود.

و اين كه قرآن فرمود:

«وَ اَخْبَتوُا اِلي رَبِّهِم، به معناي آن است كه سَكنُوا الي رَبِهِمْ»؛ يعني در ظل لطف خدا، آسوده اند، كه همان معناي فوق الذكر، يعني رسيدن به نقطه ي اطمينان و سكينه ي روحي است.

از توضيحي كه داده شد به خوبي روشن مي شود كه اخبات اولين مقام طمأنينه و سكونت روحي است كه لازم است نمازگزار در ابتداء، تحت تأثير نورانيت الهي، تمايلات خود را سركوب سازد (چون وجود تمايلات، نشانه ي تعلقات نفساني است) و با كمال قدرت، رضايت الهي را اراده كند و با حق مأنوس باشد، تا آن جا كه نه از مدح و تعريف خرسند شود و نه از نكوهش، ملامت و مذمت متأثر باشد. در آن صورت به مقام والاي اخبات نائل مي شود، مقامي كه از خود كوچك بيني شروع و به خود ناديده گرفتن و سرانجام به طمأنينه و سكونت روحي مي رسد و خلاصه اخبات آرامش پس از طوفان تكثر و تفرق، و نديدن خويشتن است كه ديگر خودي باقي نيست، بلكه مقام توحيدي را حاصل مي سازد.



[ صفحه 24]



كه خداوند در قرآن فرمود:

«اِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَ عَمِلوُا الصَّالِحاتِ وَ اَخْبَتُوا اِلي رَبِّهِم اولِئكَ اَصْحابُ الجَنَّة» [3] .

يعني آنان كه ايمان آورده، عمل صالح انجام داده، خودي نمي بينند و به سوي پروردگارشان با فروتني و ذلت رهسپارند، از بهشتيان هستند.

و خلاصه، اخبات نخستين مرحله ي طمأنينه است كه آدمي را به سوي مأمن و آسايشگاه روحي پيش مي برد.

رسيدن به چنين مقامي را شرايطي است، از جمله اين كه بايد نورانيت حقيقت بر تمايلات نفساني غلبه كند، اميال حيواني سركوب گردد، قلب انسان به سمت حقائق اراده يابد و پذيرش حق و شدت اشتياق به آن، مانع سرنگوني انسان به حفره ها و دره هاي هولناك و عميق نفساني شود، هيچ چيزي اراده ي انسان را خلل پذير نسازد و هر لحظه اراده ي آدمي در اين راه تقويت گردد، نه از چيزي بترسد و نه از قدرتي بهراسد و خلاصه از خلق و ما خلق چشم بپوشد، كه در اين صورت به مقام اخبات رسيده است و از آثار اخبات اين است كه:

1- با ياد خدا حالت لرزش دل پيدا مي كند.

2- خويشتن دار و شكيباست، نه از آينده مي ترسد و نه بر گذشته محزون است، نه قدرت او را مي لرزاند و نه معصيت او را مي لغزاند.

3- به اقامه ي نماز همت دارد و حيثيت نماز را در شؤون فردي و اجتماعي محكم مي سازد.

4- در راه خدا انفاق مي كند و از آنچه بهترين است بدون منت و آزار



[ صفحه 25]



مي بخشد.

چنين كسي به مقام اخبات نائل گرديده است و از ادامه ي ذكر و نماز نه تنها خسته نمي شود، بلكه لذت هم مي برد.



حرام دارم با ديگران سخن گفتن

كه تا حديث تو گويم سخن دراز كنم [4] .



چگونه ممكن است كسي به اين مقام رسيده باشد، و در او حزن و خوف، درد و الم و خستگي و كسالت از عبادت باشد؟



[ صفحه 27]




پاورقي

[1] حج/ 35.

[2] ابدال، صلحا و اخيار، طبقه ي پنجم از طبقات دهگانه ي كريمان و مردان راه هستند.

[3] سوره هود آيه 23.

[4] شعر از سعدي.


بازگشت