ديدگاه هاي اصلي درباره علم و دين


هرگاه بخواهيم ديدگاه ها را پيرامون موضوع علم و دين بررسي نماييم اولين سؤالي كه در ذهن ما نقش مي بندد اين است كه به طور كلي بين علم و دين چه رابطه اي وجود دارد و چگونه مي توان بين اين دو مقوله با يكديگر ارتباط برقرار كرد، آنچه مي توان در پاسخ به اين سؤال بيان كرد اين است كه براي رابطه بين علم و دين چهار صورت امكان دارد.



[ صفحه 243]



اول اينكه علم و دين هيچ نسبتي (نه به صورت توازي و نه به صورت تعارض) با يكديگر نداشته باشند.

دوم اينكه علم و دين به طور كامل يكديگر را تأييد نمايند.

سوم اينكه علم و دين كاملا يكديگر را تكذيب كنند.

چهارم اينكه بعضي موارد يكديگر را تأييد كنند و بعضي موارد هم معارض يكديگر باشند.

در صورت هاي اول تا سوم هيچگونه تعارض قابل حلي را نمي توان فرض كرد. اما در صورت چهارم، آيا مي توان براي حل مشكل تعارض بين علم و دين راه يا راه هايي را نشان داد؟ اين راه ها كدامند؟

در ذيل به چهار احتمال اشاره مي كنيم كه البته به طور منطقي از سوي متفكران مطرح شده است. [1] .

1- مي توان دين را يك حقيقت عالي و برتر قلمداد كرد؛ در اين صورت در هر حوزه اي تا احتمال تعارض دين و علم داده شود دين را بر علم رجحان مي دهيم.

2- مي توان علم را تنها راه مطمئن به سوي حقيقت و سعادت شمرد و هر جا كه دين با علم تعارض داشت، علم را ملاك قرار داد و دين را طرد نمود.

3- مي توان علم و دين را دو مقوله كاملا متمايز دانست و با تفكيك قلمروهاي علم و دين از يكديگر، زمينه هرگونه تعارض بين آن دو را از بين برد.

4- مي توان اين دو مقوله را دو موضوع سازگار دانست كه در نهايت به يك حقيقت مي رسند به طوري كه آن دو مكمل يكديگر باشند. (متفكرين مسلمان به لحاظ تئوريك بيشتر از اين موضوع دفاع مي كنند.)


پاورقي

[1] مقاله ي علم و دين در «دين و چشم اندازهاي نوين».


بازگشت