نداي توحيد


«بابك نيك طلب»



پيش از طلوع خورشيد

وقتي سپيده سر زد



وقتي پرنده ي شب

از بام خانه پر زد



---



[ صفحه 70]





برخواستم من از خواب

رفتم وضو گرفتم



دست دعا گشودم

ياري از او گرفتم



---



از پشت بام مسجد

آمد نداي توحيد



بار دگر به دلها

نور و نشاط بخشيد



---



من جانماز خود را

آهسته باز كردم



آنگاه با خدايم

راز و نياز كردم





[ صفحه 71]




بازگشت