سجده ي شكر


شيرزاد بهزادي



مادرم چادر شب را

- اما بي ستاره -

به سر كشيد

و بر سجّاده ي بوريايي خويش

به راز و نياز ايستاد

و من

با اشك چشمانش وضو ساختم

با مهري از تاولهاي پينه بسته ي پدر

در محراب خستگيش

سجده ي شكر بجا آوردم





[ صفحه 50]




بازگشت