در حال قيام
محمدرضا سهرابي نژاد
از سر صدق و خضوع
مي كند صبح طلوع
چشمه ها در فوران
سنگها در هيجان
بيد مجنون در فكر
جويباران در ذكر
مرغ پرسد: كو كو؟
باد گويد: هو هو
بلبل خوش آواز
[ صفحه 37]
گفته تكبير نماز
چشم نرگس، بيدار
اطلسي ها هشيار
شادمانه لب جو
شاپرك، كرده وضو
غرق شادي و، شعف
خاك سجاده، به كف
سيد سرو، امام
باغ، در حال قيام
[ صفحه 38]