مقدمه


باسمه تعالي

...مثل فرشته آهسته ولي بلند پرواز مي كنند. اوج پروازشان تا بلنداي پاكي هاست. سرود صداقت را با صميميت زمزمه مي كنند. رشته ي محبت دوست را با سرانگشت مهر مي بافند. شعر آنها آيينه ي شور و شعور است. شور و شعور برخاسته از پاكي و صداقت و صميميت و مهر. در شنيدن نيز همچون گفتن به دنبال صفا و صميميت و پاكي و صداقت هستند.

اين مجموعه گلچرخي است در ميان گلزار انديشه و احساس جوانان و نوجوانان و گلچيني است از آثار كساني كه پيرانه، سر جواني داشته اند و براي جوانان و نوجوانان با زبان شعر، احساس دروني خود را به ترجمان نشسته اند. مترجمان دريافت لحظه هاي ناب نيايش، وصف شكوه هنگام دعا، زمزمه تكبير در خلوت ملكوت، شكفتن دل با نغمه ي توحيد، تبسّم روح در باليدن سجده و اهتزاز خاطر در طنين بال فرشتگان.

شاعر نوجوان ما اشكهاي شفاف مادر را به هنگام نماز در متن سجاده بارها به تماشا نشسته است و عطر سخن او را در باغ بلور احساس، لطيف و زيبا يافته است.

او زمزمه مادر را هنوز به ياد دارد، عطر سبز خوشبوي را به همراه تسبيح مادر در جانماز مي بيند، باز به ياد مي آورد كه چگونه كبوتر سعيد به هنگام نماز مادر بر بام خانه آنها مي نشيند.

در شعر شاعر نوجوان ما، پدر نيز بيدار است، با صداي خوش اذان مي خواند. او همراه پدر مي شود و بر مهر كربلايي خود سجده مي كند مادر نيز مي گويد: «دوستت مي دارم».



[ صفحه 8]



در صحنه ديگر پدر را مي بينيم او به تماشاي پروانه نشسته است. آري پروانه، همان دختر زيباي شاعر، كه همچون عروس خورشيد سوره نور قرائت مي كند و براي تماشاي او خانه از صداي پر و بال ملائك پر مي شود و بالاخره.

... پروانه؛

دست افشان، سرمست

بازگشت از سفر روحاني

خويش را ديد در آيينه مهر

باغ احساس شكوفا گرديد

و به خود گفت سلام...

باز هم در اين گلزار پيش مي رويم:

دو پسر بچه ي خوب،

دو پسر بچه شاد

دو پسربچه ناز

دو پسر بچه مؤمن

دو پسر بچه شاداب و زرنگ

دست در دست پدر

هر شب هنگام در وقت نماز

روح بخش دل عشاق خدا

اهل نمازند.

و انتهاي اين گلزار، آغاز باغ راز خداست كه بر ورودي آن نوشته اند:

«اُدْخلُوها بسلام آمِنين»

دكتر بهرام محمديان



[ صفحه 9]



ّ

بازگشت