نماز صوفيان


يكي از مواردي كه در مورد نماز در ادبيّات فارسي مطرح است؛ مسأله ي نماز آميخته با كرامات صوفيانه است. گفته اند كه بعضي در عرفان به مقامي مي رسند كه مي توانند به روي آب، سجّاده پهن كنند و راه بروند و آب آنان را



[ صفحه 76]



فرو نبرد و در زير پاي آنان مقاوم مي گردد و اگر اراده كند مي ناب به عسل، تبديل مي گردد.

سعدي گويد:



قضا را،من و پيري از فارياب

رسيديم در خاك مغرب، به آب



بگسترد سجّاده بر روي آب

خيال است پنداشتم يا به خواب



(كليّات / 286)

نظامي هم گويد:



اهل يقين، طايفه ي ديگرند

ما همه پاييم، گر ايشان سَرَند



چون سر سجّاده، بر آب افكندند

رنگ عسل، در مي ناب افكنند



(مخزن الاسرار / 336)

امّا خواجه عبداللّه انصاري، بي ارزش بودن اين امور را به تعريض بيان فرموده است: «اگر بر هوا پَري، مگسي باشي و اگر بر روي آب رَوي، خَسي باشي، دل به دست آر، تا كَسي باشي. [1] »


پاورقي

[1] مخزن الاسرار / 336.


بازگشت