نمازخانه
نمازخانه يا نمازگاه به معناي جايي است كه در آن نماز مي خوانند و معمولاً جايي پاك و رو به قبله است.
در شاهنامه ي فردوسي بارها به «جاي نماز» برمي خوريم كه همان مكان نماز خواندن يا نمازخانه است.
فردوسي گويد:
بفرمود تاشان، بريدند سر
فكندند جايي، كه بُد رهگذر
وز آن پس، بيامد به جاي نماز
همي گفت با داور پاك، راز
[ صفحه 73]
كه اي داور دادگر، كارساز!
تو كردي مرا، در جهان، بي نياز
(شاهنامه / 97)
ز لشكر بشد، تا به جاي نماز
ابا كردگار جهان، گفت راز
(شاهنامه / 357)
چو برگشت، از جايگاه نماز
بكند او، دو دندان كه بودش دراز
(شاهنامه / 395)
چو آمد سپاه و پشوتن فراز
بديدند يَل را، به جاي نماز
(شاهنامه / 427)
در تاريخ بيهقي نيز آمده: «و ديگر روز، سه شنبه خواجه به درگاه آمد و امير را بديد و پس به ديوان آمد: مصلّاي نماز افكنده بودند نزديك صدر وي از ديباي پيروزه و دو ركعت نماز بكرد و پس بيرون از صدر بنشست.» (تاريخ بيهقي / 87)