قبله


يكي از مشتركات مسلمانان جهان، قبله است. قبله، نمايانگر هدف مشترك مسلمانان (پرستش خداوند متعال) است. ما مسلمانان- همه- اين هدف مشترك را دنبال مي كنيم كه داراي يك خداييم و در يك جهت به سوي او در حركتيم و خوشا به حال كسي كه در راهي رود كه انتهاي آن قبله باشد.

ناصر بخارايي گويد:



روشن رهي، كه قبله بود، انتهاي آن

آزاد بنده اي، كه شود كعبه، جاي او



(ديوان / 120)

نظامي گويد:



جز در تو، قبله نخواهيم ساخت

گر ننوازي تو، كه خواهد نواخت؟



(مخزن الاسرار / 170)

گفتني است در ادبيّات فارسي، قبله معمولاً «مشبّه به» محبوب و ابروي يار، قرار مي گيرد.

ناصر بخارايي مي گويد:



قبله ي ما، خيال ابروي توست

ما، بدان قبله مي كنيم نماز



(ديوان / 302)

هم او گويد:



آن شاه كه قبله ي نماز همه، اوست

مقصود ز قصّه ي دراز همه، اوست



(ديوان / 401)



[ صفحه 70]



شاه نعمت اللّه ولي گويد:



رو بهر جانب كه آرَم، قبله ي من، روي اوست

ابرويش محراب مي سازم، نمازي ديگر است



(ديوان / 112)

صائب گويد:



صائب! ز كوي عشق، به جايي نمي روم

چون كعبه، قبله گاه من اين آشيانه است



(دويست و يك غزل / 97)

هوشنگ ابتهاج گويد:



كعبه منم، قبله منم، سوي من آريد نماز

كان صنمِ قبله نما، خَم شد و بوسيد مرا



(آينه در آينه / 125)

و اين در جايي است كه سنايي اين موضوع را نكوهش كرده و از آن به تعبير «دو قبله»، سخن مي گويد:



با دو قبله، در ره توحيد نتوان رفت راست

يا رضاي دوست بايد، يا هواي خويشتن



(تازيانه هاي سلوك / 180)


بازگشت