پيش گفتار


«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ»

منّت خداي را - عَزَّ وَ جَلَّ- كه طاعتش موجب قربت است و به شكر اندرش، مزيد نعمت. هر نَفَسي كه فرو مي رود ممدّ حيات است و چون برمي آيد، مُفرَّح ذات. پس در هر نَفَسي، دو نعمت موجود است و بر هر نعمتي، شُكري واجب.

اين بنده ي حقير در خردادماه سال 1377 هجري خورشيدي متوجّه شدم ستاد اقامه ي نماز، در سطح كشور مسابقه گونه اي در خصوص تأليف كتاب درباره ي نماز، ترتيب داده است. براي اطّلاع بيشتر به اداره ي آموزش و پرورش محل خود، مراجعه نمودم و از موضوعات مورد نظر، اطّلاع حاصل كردم. يكي از اين موضوعات، «تجلّي نماز در ادبيّات فارسي» بود. اين موضوع از همان ابتدا بنده را به تحقيق واداشت و چون در اين رشته تحصيل كرده بودم، مي دانستم ادبيّات غنيّ فارسي، سرشار از روح بلند معارف اسلامي است و خواستم تا به اين وسيله به همگان اين مدّعا را، ثابت كنم. براي اين كار به جست و جو و بررسي در متون ادب فارسي پرداختم و بعد از مدّتي فهميدم كه وارد چه دريايي شده ام.



چو عاشق مي شدم، گفتم كه بُردم گوهرِ مقصود

ندانستم كه اين دريا، چه موجِ خون فشان دارد



به هر ترتيب و با جمع آوري اكثر متون ادبي به تحقيق در اين زمينه پرداختم و با بضاعت علمي ناچيز خود، مطالبي نه درخور اساتيد بزرگوار،



[ صفحه 8]



تهيّه كردم و نمي گويم آنچه از نماز در ادبيّات فارسي وجود دارد همين است كه بنده تحقيق و جست و جو كرده ام. بلكه مي گويم در مورد نماز، گفتني هاي بسيار گفته شده و ناگفته ها باقي است و راه همچنان براي جوانان و نويسندگان متعهّد اسلام، باز است تا در اين مسير الهي حركت كنند و قلم به دست گيرند.

در پايان با سپاس بيكران از درگاه ايزد منّان، از تمامي صاحب نظران و استادان بزرگ علوم اسلامي و ادبيّات فارسي خواهانم كه از راهنمايي و ارشاد اين شاگرد خود، دريغ نورزند. «و مِن اللَّه التوفيق»

((اصغر شهبازي - شهريور 1377 هجري خورشيدي))



[ صفحه 9]




بازگشت