مقدمه ناشر


بسم اللَّه الرحمن الرحيم

سال، فصولي دارد و عمر اصولي. بهار زيباترين فصل فرخندگي است و جواني بهترين اصل زندگي. جواني بهار زندگي است و روزگار ارزندگي. نهال عمر انسان در بهار جواني به گُل مي نشيند و جهاني را به تأمّل مي نشاند. بهارِ جواني، فصل حيات و حركت است. خون سبز زندگي در رگ هاي سرخ جوان، سرود برازندگي مي سرايد و پليدي و پَستي را از سيماي بندگي مي زدايد.

جوان بر بلنداي افق اميد چون چشمه ي خورشيد مي تابد و بر سيماي عزّت، ذرّه اي پليدي ذلّت را بر نمي تابد. گام استوار جوان، غرور كوه را در هم مي كوبد و بر خشم و خروش امواج بر مي آشوبد.

جوان، سينه اي بي كينه دارد و دلي چون آيينه، جوينده ي حقايق حيات است و پوينده ي شقايق نجات. سخن حق را با شوق مي پذيرد و با باطل سرسختانه مي ستيزد. آيينه ي فطرتش پاك است و آبگينه ي خلقتش تابناك.

رشته ي وابستگي جوان به دنيا باريك تر است و به خدا نزديك تر. فطرت پاكش از پليدي زدوده است و هنوز به دنيا نيالوده. پيوندش با خدا استوار



[ صفحه 6]



است و پيمانش پايدار. اگر جامعه او را نيالايد، فطرتش جز خدا را نمي ستايد.

خدا در جان جوان، حضور دارد و بر باغ دلش بلور مي بارد. نماز، حريم يار است و جوان فارغ از اغيار با او گفت و گو مي كند و در محراب عبادت يار براي عبوديّت دلدار، قامت مي بندد. قائمه ي حيات را به اقامه ي مناجات مي پيوندد.

او در مجال فراهم آمده، ارمغان بزم حضور را در اوراق دفتر به ديگران تحفه مي دهد، او مي خواند و مي انديشد و يافته هاي خود را با قلم عشق و بندگي مي نگارد.

مسابقه ي جوانان نويسنده و نويسندگان جوان فرصتي بود تا بتوانيم انديشه هاي بكر و بديع جوانان را در كنار هم به تماشا بنشينيم و از اين گلزار انديشه، دسته هايي را ببنديم و به نماز باوران، هديه كنيم. اينك داستان هايي كوتاه از 3 دفتر برگزيده ي آثار جوانان نويسنده و نويسندگان جوان را در اوّلين مسابقه ي بزرگ تأليف كتاب درباره ي نماز، تقديم خوانندگان محترم مي كنيم. اميد است براي هميشه ي ايام بندگي حق و خدمت خَلق، فرهيختگي و انديشه ورزي، سير و سلوك جوانان ما باشد.

معاونت تحقيق و تأليف

ستاد اقامه ي نماز



[ صفحه 7]




بازگشت