برگي از دو تفسير


در جست و جوي مقوله ي نماز و دامنه تعابير آن در حيطه نثر فارسي، شايد پاره اي از بهترين نمونه ها را بتوان از بين تفاسير قرآني كهن يافت. بنابراين، علاوه بر فرازهايي كه از تفسير «كَشفُ الاَسرار و عُدَّةُ الاَبرار» نقل خواهد شد، در آغازِ اين بخش از دو تفسير كبير ديگر نيز، ذكري كوتاه مي آوريم.

ابتدا از «ترجمه تفسير طبري»، كه در زمان منصور بن نوح ساماني (350 تا 365 هجري) فراهم شد، و تأثيري عظيم در احياي زبان فارسي و آغاز جنبش ادبي ايرانيان مسلمان داشت، نمونه اي آورده مي شود. پس از آن برگي از «تفسير بصائر يميني»، اثر «معين الدين محمد بن محمود نيشابوري» بازمانده از قرن ششم هجري را باز مي خوانيم. بديهي است كه از حجم انبوه اين تفاسيرـ كه هر يك بالغ بر چندين جلد مي باشند ـ تنها به ذكر مختصري، اكتفا مي شود.



[ صفحه 118]



سورة الجمعه

به نام خداي بخشاينده مهربان

«تسبيح كنند خداي را آنچه اندر آسمان ها و آنچه اندر زمين است. پادشاه پاك بي همتاي با حكمت...

اي آنكه بگرويديد، چون بانگ كنند نماز از روز آدينه، برويد سوي نماز و ياد كرد خداي. و بگذاريد خريد و فروخت كه آن تان بهتر است شما را اگر هستيد و مي دانيد.» [1]

و چون گزارده باشيد نماز، پس بپراكنيد اندر زمين و بجوييد از فضل خداي عزّوجلّ، و ياد كنيد خداي را بسيار؛ مگر شما برهيد.

ترجمة الجمعه

و اين سورة الجمعه به مكّه فرود آمده است، و همچنين همي گويد كه: هر چه خداي عزّوجلّ بيافريدست اندر آسمان ها و زمين، همه خداي را تسبيح همي كنند، و خويشتن را از خداي عزّوجلّ همي خواهند. و لكن ما گفتار ايشان ندانيم. و تسبيح ايشان اندر نيابيم. و ما را همي فرمايد كه همچنان تسبيح كنيد خداي عزوجل را.

پس همچنان بر نمازِ ديگر، و ديگر نمازها تحريض كرد خلق را، و حرمت نماز ياد كرد. و اين پنجاه نماز بود كه خداي عزوجل فرموده بود مر پيغامبر (ص) را شب معراج. و پيغامبر (ص) معاوده همي كرد، تا خداي عزّوجلّ به پنج نماز باز آورد. و هران بنده اي كه اين پنج نماز به پاي دارد، و به جاي آورد به وقت خويش، خداي عزّوجلّ ثواب آن پنجاه نماز كه در اوّل فرموده بود اندر ديوان او بنويسد.



[ صفحه 119]



پس گفت كه: به روز آدينه چون منادي بانگ نماز زند، شما دست از همه كارها بداريد و روي به نماز نهيد، و به تسبيح و تهليل، مشغول باشيد، تا از نماز فارغ شويد. آن گه باز سر كار شويد كه شما را آن بهتر باشد و بدان از آتش دوزخ برهيد.

و اين سوره اندر فضل نماز روز آدينه است و ديگر نمازها. والسلام.» [2]

---

بسم الله الرحمن الرحيم

«آغاز كنيم به نام خداوند بخشاينده مهربان. و پيغامبر (ص) گفت: هر كاري با خطر، كه ابتدا كرده نشود به نام خداي تعالي، آن كار ناقص باشد و بي حاصل... و خواندن آن در ركعت اول پيش از قرائت، سنّت است، و پست بايد خواند، و اگر چه قرائت را بلند خواهد خواند. و اولي تر آن باشد كه در هر ركعتي، بسم الله الرحمن الرحيم بگويد. و اگر كسي در نماز نخواند، نماز او درست نباشد كه رسول جز چنين نماز نگزارده است.

سورة الفاتحه، هفت آيتست و او را چند نامست. يكي فاتحة الكتاب زيرا كه افتتاح قرآن در خواندن و نبشتن بدان است. و نيز در نماز ابتداي قرائت بدان بايد كرد... و نام ديگر، سبع المثاني است. زيرا كه آيات او هفت است، و معاني آن از وعد و وعيد و بيم و اميد و خشم و خشنودي و نعمت و نقمت در موازنه و مقابله ي يكديگرست. يا نيز در هر نمازي مثنّي مي شود، و بازخوانده مي گردد. يا نيز حقّ تعالي اين امّت را بدان مستثني داشته است، و كسي ديگر را پيش از ايشان نداده.

در تفسير سوره مباركه بقره... يَسْألوُنَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيسِرِ (بقره / 219)



[ صفحه 120]



مي پرسند تو را از خمر و ميسر. آب انگور كه تلخ و خام باشد و كف انداخته و بياسوده، آن را خمر گويند و در شريعت آن حرامست. اندك و بسيار خورنده ي آن فاسق باشد، و حدّ وي هشتاد تازيانه است. و اگر جامه يا تن يا جاي نماز به اندك و بسيار آن آلوده شود، مانع صحّت نماز بود. آن گاه كه اين آيت مُنزَل شد، بعضي از مسلمانان دست از آن بداشتند، و بعضي گفتند: چون در آن منفعت هاست، از آن بي نصيب نباشيم.» [3] .

«تا وقتي ضيافتي بود، و عبدالرحمن نماز شام آن جا اقامت كرد، و قُلْ ياايُّها الكافِرونَ اَعبُدُ ما تَعبُدُونْ بخواند، و «لا»ها را فرو گذاشت. آن گاه فرمان آمد: لاتَقَربُوا الصَّلوةَ وَ اَنتُم سُكاري. نماز مكنيد چون مست باشيد.» [4]

حافِظوا عَلَي الصَّلَواتِ وَ الصَّلوةِ الوُسْطي وَ قُومُوا لِلّهِ قانِتينَ. (بقره / 238)

نگاه داريد نمازها را، و مواظبت نماييد بر آن. و نگاه داريد نماز ميانه را و مواظب باشيد بر آن. و مراد نماز پيشين است كه وقت آن ميانه روز است. و گفته اند: نماز ديگرست كه چون ابتدا از نماز بامداد كند در ميان پنج نماز بود. و گفته اند: از نماز شام است. و گفته اند: از نماز وتر است كه وقت آن ميانه شب است، و حكم آن كمتر از فرايض و برتر از تطوّعاتست. و گفته اند: نماز جماعت است كه ميان مردمان گزارده شود. و گفته اند: نماز آدينه است كه فاضلترِ نمازهاست، و واسطه چيزي فاضلتر آن چيز باشد.

و حقيقت آنست كه چون حكيم خواهد كه بر حسنات تحريض كند، و در گزارد آن مردم را راغب گرداند، بهتر آنها را در ميان همه پوشيده گرداند تا بر اميد دريافت آن همه را اقامت كند. چنان كه شب قدر را پوشيده گردانيد، و اولياي خود را در ميان گرويدگان پوشيده گردانيد، و ساعت روز آدينه را كه



[ صفحه 121]



در آن وقت دعا مستجاب باشد، پوشيده گردانيد. و همچنين خواست كه جمله نمازها، در اوقات گزارده شود، نماز ميانه را كه زيادت فضيلت داشت پوشيده گردانيد، تا بر اميد دريافت آن، حق همه گزارده شود.» [5]



[ صفحه 125]




پاورقي

[1] ترجمه ي تفسير جلدي. به تصحيح حبيب يغمايي. ص 1870.

[2] همان. صص 1872 و 1871.

[3] تفسير بصائر يميني. به تصحيح علي رواقي. صص 9 و 8.

[4] همان. ص 263.

[5] همان. 277.


بازگشت