اذان عشق






گه عاشقي رسيده است به سوزوساز ديگر

به اذان عشق برخيز و بخوان نماز ديگر



اگر عاشقان نمردند بزخم تيغ هجران

بكش عاشقان خود را تو به تيغ ناز ديگر



كه به سجدگاه خورشيد دعاي ما رساند

سر و صد هواي وصل و دل و صد نياز ديگر



به سر مدام سبزت قسم اي بلاي جانم

نگشود چشم عقلم بجز عجز راز ديگر



بشكست پشت صبرم زجفاي نااميدي

من و ترك عشقبازي تو و عشق باز ديگر



كيانوش نورمحمدي



[ صفحه 61]




بازگشت