ترانه ي صبح
دوست دارم كه در كرانه ي صبح
خانه اي باشدم چو خانه ي صبح
سر دهم در حريم روحاني
با نسيم سحر ترانه ي صبح
بي دلان ناشكيب و بي صبرند
بيقرارند با بهانه ي صبح
موي آشفته را سحرگاهان
شانه كن با سرود شانه ي صبح
روز و شب را اگر زمان سنجي
مي پسندي از آن زمانه ي صبح
به به از مرغكان نغمه سرا
به به از شور عاشقانه ي صبح
راه گم كرده را نشانه دهيد
از سركوي خوش نشانه ي صبح
مستم از نغمه هاي داوودي
از دم بربط و چغانه ي صبح
«باغبان» گر صفاي دل جوئي
خوشه چين از گل و جوانه ي صبح
اكبر باغبان سيروس
[ صفحه 29]