آخرين نماز شب


فرزند شهيد ضمن تشريح وقايعي كه در شب شهادت اين بزرگوار اتفاق افتاد، چنين مي گويند: «در آن شب كه پدر به شهادت رسيد، همه ي اهالي خانه تا صبح بيدار مانديم. در ميان اندوهي كه در غم از دست دادن ايشان بر خانه حاكم بود، خوب كه دقت كرديم، متوجه شديم كه صداي ساعت پدرم است. ايشان براي خواندن نماز شب ساعت خود را روي دو و نيم تنظيم مي كرد. بلند شديم و زنگ آن را قطع كرديم، چون ديگر ايشان در قيد حيات نبودند كه برخيزند و نماز شب بخوانند. او زودتر از زماني كه هر شب نماز مي خواند، در خيابان و در ميان خون مطهرش نمازش را خوانده بود.»

محمدرضا عارفي



[ صفحه 47]




بازگشت