نماز شب در قرآن
در ميان نوافل، نماز شب جايگاه خاصي دارد و تأكيد فراواني كه در آيات قرآن و احاديث درباره ي آنست به مراتب بيش از نمازهاي مستحبي ديگر است و به همين جهت اولياء خدا بر آن مداومت و مواظبت داشتند و به تهجد و عبادت نيمه شب مي پرداختند تا آنجا كه نماز شب بر بنده ي محبوبش حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم واجب ساخته و چنين فرمان داده بود:
«و من الليل فتهجد به نافلة لك»
«بخشي از شب را به عنوان نافله به تهجد بپرداز و سحرخيزي كن.» در قرآن كريم بيش از ده مورد اين مسأله ياد شده و به عبارات گوناگون از سحرخيزان و شب زنده داران تجليل و تمجيد شده است. آيات شريفه عبارتند از:
آيه اول:
«و من الليل فتهجد به نافلة لك عسي أن يبعثك ربك مقاما محمودا» [1] .
[ صفحه 28]
پاره اي از شب (پس از گذشتن نيمه شب) براي نماز شب بيدار شو در حالي كه تهجد و نماز شب براي تو (نه براي امت) فزوني (بر نمازهاي پنج گانه) است؛ نزديك است كه پروردگارت تو را به مقام پسنديده برانگيزد.
آيه دوم:
«تتجافي جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ينفقون» [2] .
پهلوهاي ايشان (مؤمنين) از خوابگاه دور مي شود (نيمه شب را نمي خوابند و به نماز مشغول مي شوند) در حالي كه پروردگارشان را از روي ترس (از عذاب و كيفر او) و از روي طمع و اميد (به رحمتش) مي خوانند و از آنچه به ايشان روزي داديم (به ديگران) انفاق نموده و مي بخشند.
(گفته اند اين آيه درباره ي گروهي فرستاده شد كه از روي شوق عبادت و بندگي خداي تعالي در شب استراحت ننموده و نياسودند و به نماز مشغول بودند.)
آيه سوم و چهارم:
«كانوا قليلا من الليل ما يهجعون - و بالاسحارهم يستغفرون» [3] .
[ صفحه 29]
(پرهيزگاران در دنيا براي بازنماندن از عبادت و بندگي) اندكي از شب را مي خفتند و در سحرها از پروردگارشان آمرزش درخواست مي كردند.
آيه پنجم و ششم و هفتم:
«قم الليل الا قليلا - نصفه او انقص منه قليلا - او زد عليه.» [4] .
(اي رسول خدا) در همه شب (براي عبادت و بندگي از جاي) برخيز مگر اندكي (از شب را)، كه آن نصف و نيمه ي شب است يا از آن نصف، اندكي را كم كن (كه آن ثلث و سه يك شب باشد) يا (اندكي را) بر آن نصف بيفزا (كه آن دو ثلث از شب است) (پس تو مختاري ميان اينكه نصف شب را برخيزي و به عبادت بپردازي و ميان كمتر يا بيشتر از آن)
آيه هشتم:
«ان ربك يعلم انك تقوم ادني من ثلثي الليل و نصفه و ثلثه و طائفة من الذين معك و الله يقدر الليل و النهار علم ان لن تحصوه فتاب عليكم فاقرؤا ما تيسر من القرآن» [5] .
[ صفحه 30]
محققا پروردگارت (اي محمد صلي الله عليه و آله) مي داند كه تو (براي عبادت) كمتر از دو ثلث شب و نصف و ثلث آن را برمي خيزي و گروهي از آنان (اصحاب و يارانت) كه با تو هستند (ايمان به تو آورده اند) برمي خيزند و.. پس آنچه از قرآن (نماز در شب) را ميسر و آسانست بخوانيد.
(ناگفته نماند تسميه و نام نهادن نماز به قرآن از قبيل تسميه كل است به نام جزء...) [6] .
آيه نهم:
«و من الليل فاسجد له و سبحه ليلا طويلا» [7] .
و در پاره اي از شب براي او سجده كن و شب طولاني را به تسبيح او بپرداز و وي را به پاكي (از آنچه شايسته است) ياد نما.
آيه دهم:
«امن هو قانت اناء الليل ساجدا و قائما يحذر الآخرة و يرجوا رحمة ربه...» [8] .
(آيا آن كافر كه يادآور شد بهتر است) يا كسي (مؤمن و گرونده ي به خدا و رسول) كه در ساعتهاي شب به عبادت و
[ صفحه 31]
بندگي ايستاده در حالي كه سجده كننده و برپا ايستاده است، از عذاب و شكنجه ي آخرت و سراي ديگر مي ترسد و رحمت و مهرباني پروردگارش را اميدوار است..
آيه يازدهم:
«ليسوا سواء من اهل الكتاب أمة قائمة يتلون آيات الله اناء الليل و هم يسجدون» [9] .
همه (مؤمنين و كفار اهل كتاب) برابر نيستند. از اهل كتاب گروهي هستند (در راه راست) ايستاده (براي انجام اوامر و نواهي الهي آماده اند) آيات خدا (قرآن) را در ساعتهاي شب مي خوانند، در حالي كه سجده مي كنند (نماز مي گزارند و تعبير از نماز به سجده براي آن است كه سجده بزرگترين و برترين اركان و پايه هاي نماز مي باشد زيرا كمال خضوع و فروتني براي خداي تعالي در آن است).
آيه دوازدهم:
«و الذين يبيتون لربهم سجدا و قياما» [10] .
و (بندگان خداي بخشاينده) آنانند كه براي (رضاء و خشنودي) پروردگارشان شب به روز مي آورند در حالي كه (براي به جا آوردن نماز) سجده كنان و برپا ايستادگانند.
[ صفحه 32]
پاورقي
[1] سوره اسراء / 79.
[2] سوره سجده / 16.
[3] سوره ذاريات / 17 و 18.
[4] سوره مزمل، آيات 3 و 4 و 5.
[5] همان / 20.
[6] قرآن عظيم، فيض الاسلام، ص 1549.
[7] سوره دهر / 26.
[8] سوره زمر / 10.
[9] سوره آل عمران / 113.
[10] سوره فرقان / 64.