مسجد كوفه


340. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: هنگامي كه [در شب معراج] مرا به آسمان دنيا بردند، مسجد كوفه را نشانم دادند. گفتم: «اي جبرئيل! اين چيست؟».

گفت: مسجدي بسيار مبارك و پر خير و بركت است كه خداوند، آن را براي اهل خود برگزيده است و آن مسجد، در روز رستاخيز، براي آنان شفاعت خواهد كرد. [1] .

341. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: هنگامي كه سوار بر براق به معراج برده شدم، از محل مسجد كوفه گذر كردم. جبرئيل عليه السلام كه همراهم بود، به من گفت: اي محمد! در اين مكان، فرود آي و نماز بگزار.

من نيز فرود آمدم و نماز خواندم و گفتم: «اي جبرئيل! اين مكان كجاست؟».

گفت: اي محمد! اين جا كوفه است و اين هم مسجد آن است؛ ليكن من، آن را بيست مرتبه خراب و بيست مرتبه آباد يافته ام كه بين هر بار خرابي و آبادي، پانصد سال فاصله بوده است». [2] .

342. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: گويي مسجد كوفه را مي بينم كه در روز رستاخيز، در حالي كه دو جامه احرام به تن دارد، آمده است و به سود كسي كه در او دو ركعت نماز گزارده، گواهي مي دهد. [3] .



[ صفحه 138]



343. امام علي عليه السلام: چهار مكان، از قصرهاي بهشتي در دنيايند: مسجدالحرام، مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله، مسجد بيت المقدس، و مسجد كوفه. [4] .

344. امام علي عليه السلام: نماز مستحب در اين مسجد،معادل يك عمره با پيامبر صلي الله عليه و آله و نماز واجب در آن، همسنگ حجي با پيامبر صلي الله عليه و آله است. هر آينه، هزار پيامبر و هزار جانشين [- پيامبر]، در آن به نماز ايستاده اند. [5] .

345. امام علي عليه السلام - در حديثي در فضيلت مسجد كوفه -: در اين مسجد، نوح عليه السلام كشتي خود را ساخت و در آن، تنور جوشيد، و خانه و مسجد نوح نيز در اين جا بود. [6] .

346. امام علي عليه السلام: همانا مسجد كوفه، چهارمين مسجد از مساجد چهارگانه ي مسلمانان است. نزد من، دو ركعت نماز در آن، از ده ركعت نماز در غير آن، محبوب تر است. [7] .

347. كتاب من لا يحضره الفقيه - به نقل از اصبغ بن نباته -: روزي پيرامون امير مؤمنان، در مسجد كوفه نشسته بوديم كه فرمود: «اي كوفيان! خداوند، فضيلتي به شما ارزاني داشته كه به ديگران نداده است و آن، مصلاي شماست كه خانه ي آدم و نوح و ادريس عليهم السلام و محل نماز ابراهيم خليل و برادرم خضر عليهماالسلام و نيز نمازگاه من است. اين مسجد، از جمله ي چهار مسجدي است كه



[ صفحه 139]



خداوند عز و جل آنها را براي اهل مسجد، برگزيده است، و گويا من، آن را همانند محرمي در دو جامه ي سپيد مي بينم كه در روز رستاخيز، آورده شده است كه اهل خود و كساني را كه در آن نماز مي گزارند، شفاعت مي كند و شفاعتش هم رد نمي شود و روزگاري خواهد آمد كه حجرالأسود در آن نصب مي شود. بي ترديد، زماني فرا خواهد رسيد كه آن جا محل نماز يكي از فرزندانم، مهدي، و نمازگاه همه ي مؤمنان شود و هيچ مؤمني بر روي زمين باقي نمي ماند، مگر اين كه در آن مسجد است و يا دل بسته ي اوست. پس آن را وامگذاريد و با نماز خواندن در آن، به خداي عز و جل نزديك شويد، و براي برآمدن نيازهايتان، بدان رو كنيد كه اگر مردم بركت آن را بدانند، اگر چه چهار دست و پا بر روي برف و يخ، از هر سو بدان روي مي آورند. [8] .

348. امام صادق عليه السلام: امير مؤمنان، در مسجد كوفه بود كه مردي به سراغش آمد و گفت: سلام و رحمت خدا و بركت هاي او بر تو باد، اي امير مؤمنان!

ايشان، پاسخ سلامش را داد. او گفت: فدايت شوم! قصد مسجدالأقصي كرده ام. خواستم بر تو سلام كنم و با تو وداع نمايم.

فرمود: «با اين سفر، در پي چه هستي؟».

گفت: درك فضيلت، فدايت شوم!

فرمود: «مركب سواري خود را بفروش و توشه ات را مصرف كن و در اين مسجد، نماز بخوان، كه نماز واجب در آن، برابر با حجي پذيرفته شده است و نماز مستحب در آن، برابر با عمره اي پذيرفته شده است و تا شعاع دوازده ميلي آن، بركت خيز است. سمت راستش بركت است و سمت چپش



[ صفحه 140]



حيله ورزي است. [9] در ميانه ي آن، چشمه اي از روغن و چشمه اي از شير و چشمه اي از آب نوشيدني و چشمه اي از آب پاكيزه براي مؤمنان است. كشتي نوح عليه السلام از آن جا به حركت درآمد و بت هاي نسر و يغوث و يعوق، در آن قرار داشتند. هفتاد پيامبر و نيز هفتاد جانشين [- پيامبر] كه من يكي از آنهايم، در آن نماز گزارده است».

آن گاه، در حالي كه دستش را بر سينه اش گذاشته بود، فرمود: «هيچ گرفتاري نيست كه در آن براي درخواست نيازي از نيازهايش دعا كند، مگر آن كه خداوند پاسخش را مي دهد و گرفتاري اش را برطرف مي سازد». [10] .

349. معجم البلدان - به نقل از حبه عرني -: نزد علي عليه السلام نشسته بودم.مردي به حضورش آمد و گفت: اي امير مؤمنان! اين، مركب و توشه ي من است. عازم اين خانه (يعني بيت المقدس) هستم.

فرمود: «توشه ات را مصرف كن و مركبت را بفروش و پايبند اين مسجد (يعني مسجد كوفه) باش؛ زيرا يكي از مساجد چهارگانه است. دو ركعت نماز در آن، برابر با ده ركعت در ديگر مساجد است». [11] .

350. امام باقر عليه السلام: اگر مردم آنچه را كه در مسجد كوفه است، مي دانستند، از راه دور براي آن، توشه و مركب هايي فراهم مي ساختند. همانا نماز واجب در



[ صفحه 141]



آن، برابر با حجي است و نماز مستحب، برابر با عمره اي است. [12] .

351. كامل الزيارات - به نقل از حنان بن سدير -: در حضور امام باقر عليه السلام بودم كه مردي وارد شد و سلام كرد و نشست. امام باقر عليه السلام به وي فرمود: «از كدام منطقه اي؟».

مرد گفت: من، اهل كوفه ام و دوستدار و علاقه مند به شما.

امام باقر عليه السلام به وي فرمود: «آيا همه ي نمازهايت را در مسجد كوفه به جا مي آوري؟».

مرد گفت: خير.

امام باقر عليه السلام فرمود: «همانا تو از خير، محرومي». [13] .

352. كامل الزيارات - به نقل از ابوعبيده ي حذاء -: امام باقر عليه السلام فرمود: «اي ابوعبيده! نماز در مسجد كوفه را ترك نكن، اگر چه با چهار دست و پا رفتن باشد؛ زيرا نماز در آن، برابر با هفتاد نماز در ساير مسجدهاست». [14] .

353. امام باقر عليه السلام: مسجد كوفه، باغي از باغ هاي بهشت است. هزار و هفتاد پيامبر در آن نماز خوانده است و سمت راستش رحمت خدا و سمت چپش مكر است. عصاي موسي عليه السلام و بوته ي كدو [كه يونس عليه السلام پس از نجات از شكم ماهي در سايه ي آن آرميد] و انگشتري سليمان عليه السلام در آن جا بود. در مسجد كوفه بود كه آب از تنور جوشيد و كشتي [نوح عليه السلام] ساخته شد و آن، مهم ترين نقطه ي بابل و



[ صفحه 142]



محل تجمع انبياء عليهم السلام است. [15] .

354. المزار الكبير - به نقل از حماد بن زيد حارثي -: نزد امام صادق عليه السلام بودم، در حالي كه خانه از مردم كوفه پر بود. مردي از ميان آنان از امام عليه السلام پرسيد: اي فرزند پيامبر خدا! من از مسجد [كوفه] دورم و نيت نماز در آن را ندارم.

امام عليه السلام فرمود: «آن جا برو كه اگر مردم، آنچه را در آن است، مي دانستند، اگر چه چهار دست و پا، بدان روي مي آورند».

آن مرد گفت: من، گرفتار كاري هستم.

امام عليه السلام فرمود: «بدان مسجد برو و تا آن جا كه مي تواني، آن را ترك مكن. و بر تو باد كه به سمت راست مسجد، نزديك درهاي كنده بروي، كه مقام ابراهيم عليه السلام آن جاست، و نيز در كنار [ستون] پنجم مسجد، كه مقام جبرئيل عليه السلام است. سوگند به خداوندي كه جانم در دست اوست، اگر مردم از فضيلت اين مسجد، آنچه را كه من مي دانم، مي دانستند، در آن ازدحام مي كردند». [16] .

355. امام صادق عليه السلام: يك نماز در مسجد كوفه، برابر با يكهزار نماز است. [17] .

356. الكافي - به نقل از هارون بن خارجه -: امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اي هارون بن خارجه! فاصله ي [خانه ي] تو و مسجد كوفه چه قدر است؟ يك ميل هست؟».



[ صفحه 143]



گفتم: نه.

فرمود: «آيا همه ي نمازهايت را در آن به جا مي آوري؟».

گفتم: نه.

فرمود: «اگر من نزديك آن بودم، اميد داشتم كه هيچ نمازي در آن از من ترك نشود. مي داني فضيلت آن مكان چه قدر است؟ هيچ بنده ي درستكار و يا پيامبري نيست، جز آن كه در مسجد كوفه نماز گزارده است. حتي پيامبر صلي الله عليه و آله - هنگامي كه خداوند او را به معراج برد -، جبرئيل عليه السلام به وي گفت: مي داني اكنون كجايي، اي پيامبر خدا؟ تو در برابر مسجد كوفه اي.

فرمود: «از پروردگارم برايم رخصت بگير تا داخل آن شده، دو ركعت نماز بگزارم».

پس، از خداوند اجازه طلبيد و خداوند به وي اجازه داد. همانا جانب راست آن، باغي از باغ هاي بهشتي است و ميانه ي آن و نيز آخر آن، باغي از باغ هاي بهشتي است. هر نماز واجب در آن، برابر با يكهزار نماز است و نماز مستحب در آن، برابر با پانصد نماز است. نشستن در آن [حتي] بدون تلاوت قرآن و ذكر، عبادت است و اگر مردم، فضيلتي را كه در آن است، مي دانستند، اگر چه چهار دست و پا، بدان روي مي آورند». [18] .

357. الكافي - به نقل از مفضل بن عمر -: نزد امام صادق عليه السلام در كوفه بودم، در ايامي كه بر ابوالعباس سفاح، وارد شده بود. هنگامي كه به محله ي كناسه رسيديم، فرمود: «عمويم زيد، اين جا به دار آويخته شد».



[ صفحه 144]



سپس به راه خود ادامه داد تا به راسته ي روغن فروشان - كه در انتهاي راسته ي زين سازان بود -، رسيد. پس خود پياده شد و فرمود: «پياده شو. اين، مكان سابق مسجد كوفه است؛ همان كه آدم عليه السلام آن را رسم كرد و من نمي پسندم كه سواره داخل آن شوم».

گفتم: چه كسي نقشه ي آن را تغيير داد؟

فرمود: «نخستين آن، توفان زمان نوح عليه السلام بود. سپس ياران پادشاهان ايران و عرب، و سرانجام، زياد بن ابي سفيان، آن را تغيير دادند».

گفتم: كوفه و مسجد آن، در عصر نوح عليه السلام وجود داشتند؟

فرمود: «آري، اي مفضل! و محل سكونت نوح عليه السلام و قوم او، در روستايي به فاصله ي يك منزلي در سمت غرب كوفه بود. نوح عليه السلام، مردي نجار بود كه خداوند، او را به پيامبري برانگيخت و وي را برگزيد. نوح، نخستين كسي است كه كشتي اي ساخت كه بر آب، روان گردد. نوح، نهصد و پنجاه سال در ميان مردم خود، درنگ كرد و آنان را به سوي خداوند عز و جل فرا مي خواند؛ ليكن، وي را استهزا كرده، به تمسخر مي گرفتند. چون از آنان چنين ديد، نفرينشان كرد و گفت: (رب لا تذر علي الأرض من الكافرين دياراً - انك ان تذرهم يضلوا عبادك و لا يلدوا الا فاجراً كفاراً؛ پروردگارا! هيچ كس از كافران را بر روي زمين، باقي مگذار؛ چرا كه اگر آنان را باقي بگذاري، بندگانت را گم راه مي كنند و جز زشتكار ناسپاس نمي زايند). پس خداوند به نوح وحي فرمود: «كشتي جاداري بساز و در ساختن آن، شتاب كن.» آن گاه، نوح به دست خود در مسجد كوفه كشتي ساخت و چوب آن را از راه دور آورد تا آن كه از ساختن آن، رهايي يافت». [19] .



[ صفحه 145]



358. الكافي - به نقل از مفضل بن عمر -: به امام صادق عليه السلام گفتم: مسجد كوفه، قديمي است؟

فرمود: «آري؛ و آن، محل نماز پيامبران عليهم السلام است. پيامبر خدا نيز - هنگامي كه به آسمان برده شد -، در آن به نماز ايستاد. جبرئيل عليه السلام به او گفت: اي محمد! اين جا مسجد پدرت آدم عليه السلام و نمازگاه پيامبران است. فرود آي و در آن، نماز بگزار. پس فرود آمد و نماز گزارد. سپس جبرئيل، او را به آسمان برد». [20] .

359. الكافي - به نقل از حسن بن علي بن ابي حمزه، از ابوبصير -: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مي فرمود: «چه خوب مسجدي است، مسجد كوفه! در آن، يكهزار پيامبر و يكهزار جانشين [- پيامبر] نماز گزارده اند و در آن جا آب از تنور جوشيد و كشتي [نوح] ساخته شد. سمت راستش رضوان الهي است و ميانه ي آن، باغي از باغ هاي بهشت و سمت چپش مكر است».

به ابوبصير گفتم: منظور از اين سخن كه [سمت چپ آن] مكر است، چيست؟

گفت: مقصود، خانه هاي سلطان (دارالحكومه ي كوفه) است. [21] .

360. امام رضا عليه السلام: نمازگزاردن به تنهايي در مسجد كوفه، از هفتاد نماز جماعت در غير آن، برتر است. [22] .



[ صفحه 146]



361. امام رضا عليه السلام: مسجد كوفه، خانه ي نوح عليه السلام است. اگر كسي صد بار وارد آن شود، خداوند، يكصد بار آمرزش برايش مي نويسد؛ زيرا دعاي نوح عليه السلام است كه درباره اش به اجابت رسيده است، هنگامي كه عرضه داشت: (رب اغفرلي و لوالدي و لمن دخل بيتي مؤمناً؛ پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و هر كس را كه با ايمان به خانه ام درآيد، ببخشا). [23] .


پاورقي

[1] المزار الكبير: ص 126 ح 7 به نقل از عبدالله بن مسعود، بحارالأنوار: ج 100 ص 394 ح 27.

[2] كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 231 ح 695.

[3] المزار الكبير: ص 130 ح 13 به نقل از معاذ بن جبل، بحارالأنوار: ج 100 ص 396 ح 32.

[4] الأمالي، طوسي: ص 369 ح 788 به نقل از علي بن علي بن رزين... برادر دعبل خزاعي از امام رضا از پدرانش عليهم السلام، بحارالأنوار: ج 102 ص 270 ح 1.

[5] تهذيب الأحكام: ج 6 ص 32 ح 61، كامل الزيارات: ص 72 ح 62 هر دو به نقل از اصبغ بن نباته، جامع الأخبار: ص 177 ح 425، روضة الواعظين: ص 449، بحارالأنوار: ج 100 ص 400 ح 48.

[6] تفسير العياشي: ج 2 ص 147 ح 24 به نقل از سلمان، بحارالأنوار: ج 100 ص 387 ح 9. و ر. ك: كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 231 ح 693.

[7] المزار الكبير: ص 128 ح 9 به نقل از شعبي، بحارالأنوار: ج 100 ص 395 ح 29؛ كنزالعمال: ج 2 ص 436 ح 4433 به نقل از ابوالشيخ تقريباً با همان الفاظ.

[8] كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 231 ح 696، الأمالي، صدوق: ص 298 ح 334، روضة الواعظين: 369، بحارالأنوار: ج 100 ص 389 ح 14.

[9] گفته شده كه در جانب چپ مسجد كوفه، بازاري بوده كه در آن، مكر و حيله مي شده است.

[10] الكافي: ج 3 ص 491 ح 2، كامل الزيارات: ص 80 ح 76 هر دو به نقل از اسماعيل بن زيد وابسته ي عبدالله بن يحيي كاهلي، تهذيب الأحكام: ج 3 ص 251 ح 689 عن عبدالله بن يحيي كاهلي، بحارالأنوار: ج 100 ص 403 ح 59.

[11] معجم البلدان: ج 4 ص 492، شرح نهج البلاغة: ج 19 ص 132 به اختصار، كنزالعمال: ج 2 ص 436 ح 4432 به نقل از ابوالشيخ؛ الغارات: ج 2 ص 413، المزار الكبير: ص 127 ح 8 هر دو به نقل از حبه ي عرني و ميثم تمار (كناني) تقريباً با همان الفاظ، بحارالأنوار: ج 83 ص 359 ح 12.

[12] تهذيب الأحكام: ج 6 ص 32 ح 60، المزار، مفيد: ص 7 ح 1، كامل الزيارات: ص 71 ح 60 همگي به نقل از نجم بن حطيم، جامع الأخبار: ص 177 ح 424، بحارالأنوار: ج 83 ص 376 ح 45.

[13] كامل الزيارات: ص 77 ح 70، بحارالأنوار: ج 100 ص 401 ح 53.

[14] كامل الزيارات: ص 77 ح 71، بحارالأنوار: ج 100 ص 400 ح 52.

[15] الكافي: ج 3 ص 493 ح 9، تهذيب الأحكام: ج 3 ص 252 ح 691، تفسير العياشي: ج 2 ص 147 ح 23 به اختصار، المزار الكبير: ص 125 ح 6 همگي به نقل از ابوعبيده، روضة الواعظين: ص 450، بحارالأنوار: ج 100 ص 389 ح 13.

[16] المزار الكبير: ص 128 ح 10، بحارالأنوار: ج 100 ص 395 ح 30.

[17] تهذيب الأحكام: ج 6 ص 33 ح 63، المزار، مفيد: ص 9 ح 4، كامل الزيارات: ص 73 ح 64 همگي به نقل از خالد قلانسي، ثواب الأعمال: ص 51 ح 3 به نقل از مفضل بن عمر، جامع الأخبار: ص 178 ح 430، بحارالأنوار: ج 100 ص 397 ح 36.

[18] الكافي: ج 3 ص 490 ح 1، تهذيب الأحكام: ج 3 ص 250 ح 688، المحاسن: ج 1 ص 128 ح 149، تفسير العياشي: ج 2 ص 277 ح 6، الغارات: ج 2 ص 413 هر دو تقريباً با همان الفاظ، بحارالأنوار: ج 100 ص 398 ح 39.

[19] الكافي: ج 8 ص 279 ح 421، تفسير العياشي: ج 2 ص 144 ح 19 تقريباً با همان الفاظ، بحارالأنوار: ج 100 ص 385 ح 6.

[20] الكافي: ج 8 ص 281 ح 421، تفسير العياشي: ج 2 ص 146 ح 21 تقريباً با همان الفاظ، بحارالأنوار: ج 100 ص 387 ح 7.

[21] الكافي: ج 3 ص 492 ح 3، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 231 ح 693، ثواب الأعمال: ص 50 ح 1، الغارات: ج 2 ص 803، جامع الأخبار: ص 178 ح 429، بحارالأنوار: ج 83 ص 377 ح 45.

[22] ثواب الأعمال: ص 50 ح 2، كامل الزيارات: ص 78 ح 72 هر دو به نقل از محمد بن سنان، بحارالأنوار: ج 100 ص 397 ح 34.

[23] الغارات: ج 2 ص 857، فرحةالغري: ص 104 و هر دو به نقل از ابوشعيب خراساني، بحارالأنوار: ج 100 ص 262 ح 14.


بازگشت