مسجدالحرام


قرآن

(ان أول بيت وضع للناس للذي ببكة مباركاً و هدي فيه ءايت بينت مقام ابراهيم و من دخله كان ءامناً و لله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلاً و من كفر فان الله غني عن العالمين؛ [1] نخستين خانه اي كه براي مردم بنا شده، همان است كه در مكه است؛ خانه اي كه براي جهانيان، مايه ي بركت و هدايت است. در آن جاست آيات روشن و مقام ابراهيم، و هر كه وارد آن شود، ايمن است. براي خدا، حج آن خانه، بر كساني كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند، واجب است و هر كه راه كفر در پيش گيرد، [بداند كه] خدا از جهانيان، بي نياز است).



[ صفحه 130]



حديث

321. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: با حرمت ترين مسجدها و دوست داشتني ترين آنها نزد خدا و گرامي ترينشان در پيشگاه خداي متعال، مسجدالحرام است. [2] .

322. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: فضيلت مسجدالحرام بر مسجد من، همچون فضيلت مسجد من بر ساير مسجدهاست. [3] .

323. صحيح البخاري - به نقل از ابوذر -: گفتم: اي پيامبر خدا! نخستين مسجد روي زمين، كدام است؟

فرمود: «مسجدالحرام».

گفتم: سپس كدام؟

فرمود: «مسجدالأقصي».

گفتم: فاصله ي زماني ميان [ساختن] آن دو چه قدر است؟

فرمود: «چهل سال». [4] .

324. الكافي - به نقل از ابوحمزه ي ثمالي -: در مسجدالحرام به امام باقر عليه السلام گفتم: از چه رو، خداوند، مسجدالحرام را «عتيق» ناميده است؟

فرمود: «هر خانه اي را كه خداوند بر روي زمين پديد آورد، صاحب و ساكناني دارد كه در آن به سر مي برند، جز اين خانه كه هيچ كس در آن سكنا



[ صفحه 131]



ندارد و آن را صاحبي غير از خداي عز و جل نيست، و آن، آزاد است». [5] .

آن گاه فرمود: «خداوند، آن را قبل از [ساير] آفريده ها پديد آورد و سپس، زمين را خلق كرد و از زير آن، زمين را گستراند». [6] .

325. تفسير العياشي - به نقل از سلام حناط، از مردي -: از امام صادق عليه السلام درباره ي مسجدهايي كه داراي فضيلت هستند، پرسيدم. فرمود: «مسجدالحرام و مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله». [7] .

326. الكافي - به نقل از معاويه بن عمار -: امام صادق عليه السلام فرمود: «هنگام ورود به مسجدالحرام، پا به برهنه، با آرامش و وقار و فروتني وارد شو كه هر كس فروتن وارد شود، اگر خدا بخواهد، بخشيده مي گردد».

گفتم: فروتني چيست؟

فرمود: «آرامش است. با تكبر، وارد آن مشو. پس هر گاه به در مسجد رسيدي، بايست و بگو: «سلام ما و رحمت و بركت هاي خدا بر تو، اي پيامبر! به نام خدا و با ياري خدا. و [من] از خدا [يم] و آنچه خدا بخواهد. سلام بر پيامبران و فرستادگان خدا! و سلام بر پيامبر خدا! و سلام بر ابراهيم! ستايش، خدا را كه پروردگار جهانيان است.»

پس هر گاه وارد مسجد شدي، دست به سوي آسمان بردار و رو به كعبه كن و بگو: «خداوندا! من در اين جايگاه و در ابتداي مناسك حجم، از تو مي خواهم كه توبه ام را قبول كني و از خطاهايم درگذري و بار گران گناه را از



[ صفحه 132]



دوشم برداري. ستايش، خداوندي را كه مرا به خانه ي بسيار محترم خود، كعبه، رساند. خداوندا! من تو را گواه مي گيرم كه اين جا، خانه ي بسيار محترم توست كه آن را جايگاه اجتماع مردم و محلي امن و بابركت و مايه ي هدايت جهانيان گردانيدي. خداوندا! اين بنده، بنده ي توست و اين سرزمين، سرزمين توست و اين خانه، خانه ي توست. من، در جستجوي رحمتت و به قصد اطاعتت و گوش به فرمانت و خوش دل از تقديرت آمده ام. همچون درمانده ي بيمناك از كيفرت، از تو درخواست مي كنم. خداوندا! درهاي رحمتت را به رويم بگشا و مرا به راه فرمانبري و خشنودي خود، وادار»». [8] .

327. امام باقر عليه السلام: هر كس نماز واجبي را در مسجدالحرام به جا آورد، خداوند، همه ي نمازهاي پيشين او را از زماني كه نماز بر او واجب شده است و هر نمازي را كه تا پايان حياتش خواهد خواند، مي پذيرد. [9] .


پاورقي

[1] سوره ي آل عمران: آيات 96 و 97.

[2] المستدرك علي الصحيحين: ج 4 ص 531 ح 8490، المعجم الكبير: ج 3 ص 174 ح 3035، مسند الطيالسي: ص 144 ح 1069، تفسير القرطبي: ج 13 ص 235 همگي به نقل از ابوسريحه ي انصاري، كنزالعمال: ج 14 ص 624 ح 39739؛ بحارالأنوار: ج 6 ص 300.

[3] أخبار مكة، ازرقي: ج 2 ص 64 به نقل از عمرو بن شعيب.

[4] صحيح البخاري: ج 3 ص 1231 ح 3186: صحيح مسلم: ج 1 ص 370 ح 1، سنن ابن ماجة: ج 1 ص 248 ح 753، سنن النسائي: ج 2 ص 32، مسند ابن حنبل: ج 8 ص 109 ح 21524، السنن الكبري: ج 2 ص 607 ح 4263، كنزالعمال: ج 12 ص 199 ح 34655.

[5] كليني، در الكافي، بلافاصله پس از اين روايت، به نقل از امام باقر عليه السلام آورده است: «آن خانه ي، آزاد از مردم است و كسي مالك آن نيست».

[6] الكافي: ج 4 ص 189 ح 5، علل الشرائع: ص 399 ح 2 تقريباً با همان الفاظ، بحارالأنوار: ج 99 ص 58 ح 13.

[7] تفسير العياشي: ج 2 ص 279 ح 13، بحارالأنوار: ج 100 ص 405 ح 62.

[8] الكافي: ج 4 ص 401 ح 1، تهذيب الأحكام: ج 5 ص 100 ح 327، وسائل الشيعة: ج 9 ص 321 ح 1.

[9] كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 228 ح 681 به نقل از ابوحمزه ي ثمالي، وسائل الشيعة: ج 3 ص 536 ح 1.


بازگشت