موقع تكبير سرم در دست امام بود


ظهر آن روزي كه امام رحلت كردند، يك ساعت به اذان ظهر مانده بود. امام حالشان خوب نبود. كمك كرديم ايشان وضو گرفتند. دكتر عارفي به من گفت: امام مي تواند دستشان را حركت بدهند شما دست آقا را بگير. چون سرم در دست امام بود موقع تكبير نمي توانستند دستشان را بالا بياورند. لذا كنار امام نشسته دستشان را در دستم گرفتم. آقا با آن حال نامناسبي كه داشتند نماز مي خواندند كه تا ساعت يك بعدازظهر نماز ايشان ادامه داشت. [1] .


پاورقي

[1] سيد رحيم ميريان.


بازگشت