در شب خروج از عراق
منزل امام در شبي كه قرار بود فردايش عراق را ترك كنيم، ديدني
[ صفحه 54]
بود. مادرم و خواهرم و حسين برادرزاده ام و همسرم و همسر برادرم همگي حالت غير عادي داشتند. تمام حواس من متوجه امام بود. ايشان چون شبهاي قبل سر ساعت خوابيدند و چون هميشه يك ساعت و نيم به اذان صبح براي نماز شب برخاستند. [1] .
پاورقي
[1] سيد احمد خميني.