معياري براي دوستي


در دوراني كه امام از قيطريه به قم آمدند مرد جواني به نام مشهدي علي كه بيست و چند ساله بود در منزل امام كار مي كرد و چاي مي داد. من خيلي زياد مي ديدم كه آقا مي گويند كه «من خيلي مشهدي علي را دوست دارم خيلي هم مراقبش هستم». يك روز از ايشان پرسيدم افراد زيادي اينجا هستند، چطور شما اينجور علاقه به مشهدي علي نشان مي دهيد؟ گفتند: «من شبها كه بيدار مي شوم او مشغول نماز شب و استغاثه و راز و نياز و مناجات با خدا است و گريه هاي شبانه او را مي بينم لذا من خيلي دوستش دارم». [1] .


پاورقي

[1] زهرا مصطفوي.


بازگشت