بلند، بلند گريه مي كردند


آقا در نماز شب وقتي صداي گريه شان بلند مي شد حال ديگري داشتند. در نمازهاي روز هم همين جور حالشان دگرگون مي شد. موقعي كه در نجف بودند شبها كه با حاج آقا مصطفي نماز شب مي خواندند، بلند، بلند گريه مي كردند. من از روي پشت بام مي ديدم، جانمازشان را جمع نمي كردند. جانمازشان هميشه پهن بود. [1] .


پاورقي

[1] صغرا مظفري.


بازگشت