ستايش خدا در ايام سختي


مردمان در روزگار سختي، بر چند دسته اند: برخي جزع و فزع مي كنند، [1] شكوه و گلايه دارند و به زمين و زمان بد مي گويند؛ گروهي نيز در مقابل حادثه و سختي، استقامت مي ورزند، [2] و دندان بر جگر مي گذارند. كساني بنده ي خدا هستند كه حادثه ها را ارمغان آسماني مي دانند و در برابر آن



[ صفحه 91]



شكرگزاري مي كنند و بالاتر از آن به استقبال حوادث مي روند؛ چقدر فراز پاياني زيارت عاشورا سازنده است كه مي گوييم:

«اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك علي مصابهم»؛ خدايا سپاس و ستايش مخصوص توست سپاسي كه شكرگزاران بر مصيبت ها در پيشگاه تو دارند. نكته ي جالب اين است كه نفرمود «صابرين علي مصابهم».

امام حسين عليه السلام در طول سفر پرمخاطره اش از مدينه به مكه و از مكه به كربلا سخنان زيادي ايراد فرمود كه با سپاس و ستايش خدا شروع مي شد.

امام حسين عليه السلام از خداوند شكوه و گلايه اي ندارد. خداوند را منزه مي داند. از ديدگاه امام نقص ها از انسانهاست. خوب نگاه كنيد، روز تاسوعا به پايان مي رسد، شب عاشورا بر جهان دامن مي گسترد. امام ياران خود را جمع كرده با آنان سخن مي گويد. گوش فرا دهيد! گويا در آسوده ترين شب زندگيش نطق مي كند: «خدا را بهترين ثنا مي گويم و او را در راحتي و سختي سپاسگزارم. بارالها تو را ستايش مي كنم بر اينكه ما را به پيامبري محمد صلي الله عليه و آله كرامت بخشيدي و به ما قرآن آموختي. در دين خود ما را فقيه ساختي و براي ما گوش ها، چشم ها و دل هايي آفريدي و ما را از مشركان قرار ندادي. خداوندا! من خانداني نيكوكارتر از خاندانم و اصحابي بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم» [3] .

امام حسين عليه السلام در شب پاياني عمر خويش، نعمت شماري مي كند و از



[ صفحه 92]



خداوند مي خواهد كه از سپاسگزاران باشد؛ نخست به نعمت رهبري و نبوت اشاره مي كند و سپس به نعمت دانش و دانستن قرآن و كتاب خدا و نعمت فقاهت در دين و پي بردن به حقيقت احكام و قوانين اسلام. اينها از نعمت هايي بودند كه امام آنها را شمارش كرد و دگر بار، خداوند را بر نعمت هاي گوش و چشم و دل سپاس گفت، و پس از آن با يارانش سخن گفت.

او پرورش يافته ي فاطمه (س) است كه بخش آغازين خطبه ي خود را در «مسجد النبي» به حمد و سپاس خدا اختصاص مي دهد. او فرزند علي عليه السلام است كه خطبه ها و نامه هايش با حمد و ستايش خداوند آغاز مي شود.

زينب هم اين چنين بود. خطبه هاي قهرمان كربلا در كوفه و شام با ستايش خدا شروع مي شود. و اين زينب است كه از كل واقعه دلخراش كربلا تصويري زيبا براي خود دارد. و اين را در مجلس يزيد اعلام مي كند كه «من در اين سفر به جز زيبايي چيزي نديدم.» چرا كه سختي كشي در راه خدا، چيزي جز رنگ زيبايي ندارد.


پاورقي

[1] اذا مسه الشر جزوعا. (معارج /20).

[2] و بشر الصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون.

[3] اثني علي الله أحسن الثناء و أحمده علي السراء و الضراء اللهم اني احمدك علي ان اكرمتنا بالنبوة و علمتنا القرآن و فقهتنا في الدين و جعلت لنا اسماعا و ابصارا و افئدة و لم تجعلنا من المشركين (فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام/ ص 440).


بازگشت