نماز و جهاد


پايه ي دين بر نماز استوار است. جهادهاي پيامبر صلي الله عليه و آله و نبردهاي علي عليه السلام و نهضت حسيني همه براي اقامه نماز بود. حتي خداوند به پيامبرش فرمود كه در ميدان جنگ در تيررس دشمن هم نماز را آن هم به جماعت برگزار كن! قدري بر اين فرمان الهي تأمل كنيد!!

«اي رسول ما، هنگامي كه تو در سپاه اسلام هستي و براي آنان نماز را برپا مي داري، پس بايد گروهي از آنان با تو به نماز بايستند و سلاح هاي خود را همراه داشته باشند. پس چون سجده كردند (قيام نمايند و ركعت دوم را فرادي انجام داده) نگهبان پشت سر شما باشند؛ گروه ديگر كه نماز نخوانده اند بيايند (از ركعت دوم) با تو نماز بخوانند و وسايل دفاع و اسلحه ي خويش را با خود داشته باشند و غافلگير نشويد چون كافران دوست دارند كه شما از سلاح ها و متاع هاي خود غافل شويد تا يكباره بر



[ صفحه 80]



شما حمله آورند. [1] .

اين نماز كه نماز خوف نام دارد، براي اولين بار در جنگ «ذات الرقاع» خوانده شد. [2] .

الف) نماز و جهاد در سيره ي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم: در اكثر جنگ هاي صدر اسلام خاطراتي از عبادت و نيايش پيامبر در ميدان جنگ و اهتمام ويژه حضرت درباره ي نماز به چشم مي خورد:

1- در اولين جنگ يعني جنگ بدر سپاه اندك اسلام در برابر سپاه مجهز دشمن قرار گرفت و در صبح روز هفدهم ماه مبارك رمضان با حمله هاي پي در پي و درگيري هاي تن به تن جنگ آغاز شد. لشكر اسلام با سيصد و سيزده نفر در مقابل لشكر صد هزار نفري مشركين قرار داشت. لشكر اسلام با سلاح بسيار كم و لشكر مشركين با تجهيزاتي كامل، موقعيت لشگر شرك در نقطه اي بالا و خاكي و مسلمين پايين و در رمل، مشركين به آب دسترسي داشتند و مسلمانان مشكل آب داشتند. حضرت علي عليه السلام مي فرمايد كه روز جنگ بدر به جستجوي پيامبر پرداختم تا ببينم كجاست و چه مي كند؟ ناگاه وي را در گوشه اي يافتم كه سر بر سجده نهاده بود و مكرر مي گفت: «يا حي يا قيوم» آن قدر اين ذكر را ادامه داد تا خداوند او را در اين جنگ پيروز ساخت. [3] .

2- در جنگ «احزاب» به پيشنهاد سلمان فارسي مسلمانان خندق كندند. هوا سرد بود و رنج ها و سختي هاي فراواني مسلمانان را فرا گرفته بود.

حذيفه يكي از ياران هوشيار پيامبر مي گويد: «وحشت و گرسنگي و رنج و



[ صفحه 81]



دشواري ما را فرا گرفته بود.» پيامبر آن شب مشغول نماز و راز و نياز بود سپس به حاضران رو كرد و فرمود: «آيا كسي هست كه از سپاه دشمن خبري بياورد تا در بهشت رفيق من باشد.»

حذيفه مي گويد: «من داوطلب شدم و خطر اين مأموريت را پذيرفتم و وارد لشكر ابوسفيان شدم. گفتگوهاي آنان را شنيدم و آخرين خبرها را براي پيامبر آوردم. وقتي بازگشتم، ديدم هنوز رسول خدا نماز مي خواند. پس از نماز اخبار را خدمت حضرت عرضه كردم.» [4] .

حذيفه مي گويد: «در حالي كه دشمن مدينه را محاصره كرده بود، شدت سرما تا مغز استخوان ها را مي سوزاند. پيامبر چنان غرق نماز و راز و نياز بود كه گويي در ميان دشمن حضور ندارد.» [5] .

3- در فتح مكه وقتي كه ابوسفيان و هوادارانش هيمنه و شكوه پيامبر و مسلمين را در نماز جماعت ديدند، مبهوت عظمت اسلام شدند. ابوسفيان زماني كه ديد پيامبر در جلو ايستاده و مسلمين پشت سر او به نماز ايستاده اند و با تكبير او تكبير مي گويند و با ركوع و سجودش همه با او هماهنگ هستند، مجذوب آن همه شكوه شد. [6] .

ب - نماز و جهاد در سيره ي حضرت علي عليه السلام: در سيره ي اميرمؤمنان و الگوي پرستشگران نيز نماز بر تارك جهاد مي درخشد؛ براي نمونه مي توان موارد زير را ذكر نمود:

در بحبوحه ي جنگ «صفين» حضرت علي عليه السلام به آفتاب نگاه مي كرد. ابن



[ صفحه 82]



عباس پرسيد: «يا اميرالمؤمنين! چه مي كني؟» حضرت فرمود: «مي خواهم بدانم وقت نماز شده است كه نماز بخوانم يا نه؟»

ابن عباس عرض كرد: «آيا در اين شرايط سخت جنگ مجالي براي نماز خواندن هست؟» امام عليه السلام فرمود: «آيا مي داني براي چه با آنان مي جنگيم؟ ما جنگ مي كنيم براي نماز.» [7] .

به نظر شما لشكر معاويه نماز نمي خواندند و امام علي عليه السلام مي خواستند با جنگ، فرهنگ نمازخواني را توسعه دهند؛ يا اختلاف نظر بر سر تلقي مسلمين از نماز بوده است؟ از سخن مولا چنين فهميده مي شود كه نماز به نوع اداره جامعه و مديران هم كار دارد؛ براي نمونه به سراغ قرآن برويم، قوم شعيب به او مي گفتند: «آيا اين نماز است كه به تو فرمان مي دهد تا در كار ما دخالت كني و بگويي ما از بت ها دست برداريم؟ يا به ما بگويي اموالمان را چگونه هزينه كنيم؟.» [8] برداشت مردم اين بود كه نماز حضرت شعيب يك عبادت شخصي نيست بلكه اين نماز او را وادار مي كند تا در امور اجتماعي دخالت كند؛ به نيكي ها امر كند و از بدي ها و زشتي ها جلوگيري كند.

2- در شرح حال اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام آمده است كه در جنگ صفين، در يكي از سخت ترين شب هاي نبرد كه به نام «ليلة الهرير» معروف است، فرشي براي آن حضرت گستردند و امام عليه السلام بر روي آن مشغول نماز شد در حالي كه تيرهاي بسياري از طرف راست و چپ او مي گذشت ولي هرگز اين صحنه ي دهشت آور تزلزلي در او ايجاد نكرد و آن حضرت از جايش



[ صفحه 83]



تكان نخورد تا آن كه نمازش را به پايان رساند. [9] .

از خود آن حضرت نيز روايت شده است كه فرمود: «از وقتي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «نماز شب نور است»، هرگز نماز شب را ترك نكردم»، ابن كواء پرسيد: «حتي در ليلة الهرير؟» حضرت فرمود: «حتي در ليلة الهرير نماز شبم ترك نشد» [10] .

براي آن كه اهميت كار علي عليه السلام كه همان اهميت نماز است بيشتر روشن شود، درباره آن شب هولناك توضيحاتي ذكر مي گردد:

«ليلة الهرير» يعني شب هرير. «هرير» در لغت عرب به زوزه ي سگ گويند. سپاه معاويه در آن شب در زير ضربات سپاه علي عليه السلام همچون سگ زوزه مي كشيد، به خاطر همين در تاريخ، آن شب را «ليلة الهرير» خوانده اند. شبي كه سخت ترين شب جنگ صفين بود و نزديك بود بساط حكومت معاويه و امويان برچيده شود. [11] سپاهيان نخست با تيراندازي آغاز كردند تا تيرها تمام شد، آن گاه به نيزه زدن پرداختند تا نيزه ها خرد شد، سپس پاره اي از سپاهيان از اسب هاي خود به زير آمدند و پياده با نيام (غلاف) شمشير به سر و جان يكديگر كوفتند تا نيام شمشيرها خرد شد و سواران بر ركاب ها ايستادند و سپس با تيغ هاي آخته و گرزهاي آهنين به جان هم افتادند و گوش جز غريو سپاهيان و صداي برخورد آهن با كاسه ي سرها و بر هم كوفتن دندان ها نمي شنيد... و سپاهيان چون درندگان يكديگر را مي دريدند. [12] .



[ صفحه 84]




پاورقي

[1] سوره ي نساء / 102.

[2] بهترين پناهگاه / ص 102.

[3] جهت مطالعه ي بيشتر رجوع كنيد به تفسير نمونه / ج 7 / ص 92 تا 99.

[4] پيامبري و جهاد.

[5] داستان ها و حكايت هاي نماز / ص 45.

[6] فروغ ابديت.

[7] سفينة البحار.

[8] قالوا يا شعيب اصلوتك تأمرك ان نترك ما يعبد اباءنا او ان نفعل في اموالنا ما نشاء (هود /87).

[9] منتهي الامال / ج 1/ ص 150.

[10] بحار الانوار / ج 41/ ص 17.

[11] فروغ ولايت / ص 546 - 545، و نيز ص 578.

[12] هزار و يك نكته درباره نماز به نقل از پيكار صفين / ص 659.


بازگشت