مهاجرت الي الله


حاجيان عازم عرفات هستند. عجب سرزميني، سرزمين فرشتگان سرزميني كه در آن فاصله زمين و آسمان بسيار اندك است. همين زميني كه سال هاي قبل امام عارفان حضرت سيدالشهدا عليه السلام ساعت ها مي ايستاد، اشك مي ريخت و دعاي عرفه مي خواند.

اما امسال معشوق چيز ديگري مي پسندد؛ امسال عيد قربان را بايد در



[ صفحه 50]



كربلا برگزار كرد و نماز عيد را ظهر عاشورا، يار اين گونه مي پسندد. جامعه اسلامي دچار مشكل شده و همه كنار كشيده اند. دلسوزان با سابقه هم با عبادت شخصي، خود را مشغول كرده اند. بسياري از دخالت در امور سياسي و اجتماعي سرخورده شده اند و چيزي كه آنها را مقداري اشباع مي كند اين است كه حجي بروند، طوافي كنند، دعاي عرفه اي بخوانند و عيد بگيرند. اينكه بر سر مسلمانان چه مي آيد، (به حريم مسلمانان تجاوز شده است، دختران و پسران مسلمان پرپر مي شوند، بيت المال اسلام حيف و ميل مي شود، اينها اخباري است كه) ميلي به شنيدن آن ندارند.

اما امام حسين عليه السلام مظهر غيرت الهي، عبد خداست. او قصد كرده امسال پيشاني يزيد و ابن زياد و شمر را نشانه رود تا رمي جمراتش قبول گردد و در اين تصميم مصمم است، حتي اگر به قيمت كشته شدنش تمام شود. امام حسين عليه السلام روز سه شنبه، هشتم ذي الحجة، برابر روز ترويه پس از انجام نماز از مكه بيرون آمد. در اولين منزل ها بود كه به «حجاج بن مسروق» ماموريت داد تا در طول سفر مؤذن كاروان باشد و به راستي كه اين صحابي چقدر خوش اقبال بود كه نامش در تاريخ كربلا با لقب مؤذن شهيد به ثبت رسيده است.

در طول سفر، امام خطبه هاي متعددي براي اصحاب خود ايراد فرمود كه غالب آنها قبل يا پس از وقت اقامه نماز است. امام حسين عليه السلام با اين كار حماسه را با عرفان در هم مي آميخت. مي توانست در هر ساعتي از شب يا روز سخني بگويد اما حرف ها را مي گذاشت براي بعد از نماز.



[ صفحه 51]




بازگشت