نماز پدر
محمد احمدي
مي آيد باد
پدر نماز مي خواند
پرده سفيد
ناز مي كند كتف خسته پدر را
برگ هاي زرد
مي نشينند بر دوش پدر
و زردي شان را
فراموش مي كنند
كاش
برگ كوچك زردي بودم...
بازگشت