اهدانا الصراط المستقيم


«پروردگارا ما را به راه راست هدايت فرما».

بنده نمازگزار با اداي اين جمله در نمازش، بي آنكه خودش آگاهي داشته باشد كه چه مي گويد، عالي ترين و ارزنده ترين چيزي كه ممكن است در عالم وجود داشته باشد، از خداي بي نياز و بي همتا طلب نموده است.

اگر نمازگزار بداند با اداي اين جمله كوتاه چه مقام عظيمي را از خداوند متعال درخواست نموده است، خود از درخواست خود حيران مي ماند زيرا او مقامي را از خداوند متعال درخواست نموده است كه چيزي بالاتر از آن، امكان پذير نمي باشد. مركز ثقل خواسته يك نمازگزار، به وقوع پيوستن اين كلام است، اگر چه خود از راز خواسته خود آگاهي نداشته باشد! روح و قلب و پيام نماز، رسيدن به اين هدف است و نمازگزار بايد بداند كه نهايت آرزويش رسيدن به اين هدف است.

جملاتي را كه نمازگزار در ابتداي نمازش ادا نموده است و خداوند متعال را به يگانگي ستوده است و به صفات او كه چون گوهري در جهان



[ صفحه 212]



خلقت مي درخشند، اقرار نموده است و به روزي كه در آن زنده خواهد شد و به اعمالش رسيدگي خواهد گرديد، اقرار نموده است، همگي جملاتي همانند ستارگاني هستند كه به دور كهكشاني از نور مي چرخند. نمازگزار با اداي اين جملات تنها يك هدف دارد و آن اين است كه به مركز اين كهكشان عميق و نوراني برسد زيرا كه او به دنبال كهكشاني از نور است و تنها آن را از خدا مي طلبد.

حال ببينيم كه راز اين كهكشان نوراني چيست و بنده نمازگزار در نمازش چه چيزي از خداي متعال درخواست مي نمايد:

مولاي بزرگوار، امام حسن عسگري (عليه السلام) مي فرمايند:

امام صادق (عليه السلام) در تفسير اهدنا الصراط المستقيم فرموده اند:

خدايا ما را به راهي هدايت فرما كه ما را به منزل مقصود و محبت و دين تو برساند و ما را از پيروي هواهايمان باز بدارد تا پوچ و تباه نگرديم [1] .

براي رسيدن به چنين هدفي عظيم كه رسيدن به عظمت دين و محبت خداست، بايد چه راهي را پيمود؟ طريق رسيدن به اين هدف كدام است؟ بدون ترديد براي رسيدن به اين هدف بزرگ راهنمايي لايق و دانشمند



[ صفحه 213]



لازم است.

ائمه معصومين (عليهماالسلام) راهنماي ما در رسيدن به اين هدف بزرگ مي باشند.

رسيدن به حقيقت شناخت صراط مستقيم، مي تواند بر اساس رواياتي از سوي ائمه معصومين (عليهماالسلام) باشد كه ما را در اين طريق راهنمايي نموده اند.

روايت صريح و روشني از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) بيان گرديده است كه ياري گر ما در اين زمينه مي تواند باشد.

مفضل گويد: از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) پرسيدم: صراط چيست؟

امام بزرگوار (عليه السلام) فرمودند:

صراط راهي به سوي شناخت خداي عزوجل مي باشد و آن دو صراط است:

يكي صراطي در دنيا و ديگري صراطي در آخرت.

اما صراط دنيا، عبارت از امامي است كه اطاعتش بر همه خلق واجب گشته است. و اما صراط آخرت، پلي است كه بر روي جهنم زده شده، هركس در دنيا از صراط دنيا به درستي رد شود، يعني امام خود را بشناسد و او را اطاعت كند، در آخرت نيز از صراط، به آساني مي گذرد. و كسي كه در دنيا امامش را نشناسد، در آخرت نيز قدمش بر صراط مي لغزد و



[ صفحه 214]



به درون جهنم سقوط مي كند

اين روايت بي نظير، صراط مستقيم را، پيروي نمودن از ولايت و امامي واجب الاطاعه بيان مي نمايد، به طوري كه هر كس در اين دنيا اطاعت از دستوراتي كه آن امام بيان داشته است بنمايد، در صراط آخرت نيز به آساني از آن عبور خواهد نمود و اگر غير از اين باشد جايگاهش در دوزخ خواهد بود.

اهميت صراط مستقيم را اين روايت به خوبي بيان مي دارد زيرا كه صراط مستقيم راه ولايت است، راه اطاعت از امام (عليه السلام) است.

بنابراين اهميت ولايت در نماز به درستي آشكار مي شود و بدين نتيجه مي رسيم كه چرا روزانه حداقل ده بار و يا بيش از صد بار! همواره از خداوند متعال درخواست مي كنيم كه ما را در صراط مستقيم قرار دهد زيرا كه سعادت ابدي ما در پيروي و محقق گشتن راه ولايت است.

به درستي كه شناخت ولايت، شناخت خداي تعالي است زيرا راه خداشناسي از راه ولايت مي گذرد. رسيدن به عرفان حقيقي و خالص شناخت ولايت است.

كساني كه گمان مي كنند بدون شناخت امام (عليه السلام)، به عرفان حقيقي



[ صفحه 215]



مي رسند به سختي در اشتباهند و راهي را كه در پيش گرفته اند به طور مطمئن، طريق انحراف است زيرا عرفان حقيقي پايه و اساسش، شناخت ولايت است.

بايد ديد كه چرا شناخت ولايت در زندگي انسان نقش اساسي دارد و چرا كساني كه از طريق ولايت به دور افتاده اند در گمراهي به سر مي برند؟

روايتي از مولاي بزرگوار، امام سجاد (عليه السلام) به اين حقيقت پاسخ مي گويد:

ثابت ثمالي گويد: مولاي بزرگوار، سيد العابدين علي بن حسين (عليه السلام) فرمودند:

ميان خدا و حجت او حجابي نيست، پس خداوند پيش روي حجت خود حجابي نيفكنده است. مائيم درهاي (علم) خدا، و مائيم صراط مستقيم، و مائيم مخزن علم او، و مائيم بازگو كننده و شرح دهنده وحي خدا، و مائيم اركان توحيد او، و مائيم گنجينه اسرار نهاني او [2] .

مولاي بزرگوار (عليه السلام) دراين كلام زيبا، راهنماي رسيدن به صراط



[ صفحه 216]



مستقيم را پيروي از ولايت معرفي مي فرمايند زيرا ائمه معصومين (عليهماالسلام) هستند كه حاملان علم خدا مي باشند، و از اسرار علم خداي تعالي آگاهي دارند و بدون ترديد جز آنان كسي نمي تواند راهنماي انسان در طريق عبوديت باشد.

علت اينكه آن بزرگواران شايسته پيروي و تبعيت پيروان خود مي باشند، دارا بودن آنان به علم واقعي، و آگاهي آنان به علم تفسير واقعي قرآن مي باشد كه بر هيچكس جز ائمه معصومين (عليهماالسلام) آن علم اعطا نگرديده است. آن بزرگواران، مفسران حقيقي و واقعي قرآن كريم مي باشند و علمشان بر مبناي علمي است كه از قرآن كريم دريافت نموده اند.

كلامي از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) اين حقيقت را ثابت مي نمايد:

جماعتي از اصحاب كه عبدالاعلي و ابوعبيده و عبداله بن بشر خثعمي از آن جمله بودند از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) شنيدند كه فرمود:

من بين آنچه در آسمان ها و زمين است مي دانم، و آنچه در بهشت و جهنم است مي دانم، و گذشته و آينده جهان را مي دانم.

سپس اندكي درنگ كردند و مشاهده كردند كه اين سخن بر شنوندگان گران آمد، لذا فرمودند:

من اين مطالب را از كتاب خداي عزوجل مي دانم. خداي عزوجل فرموده است:



[ صفحه 217]



تبيانا لكل شي ء (نحل 89)

«(قرآن) بيانگر همه چيز مي باشد». [3] .

ولايت، طريق مستقيم و برگرفته از وحي الهي است و يگانه طريق رسيدن بر عبوديت خالص و مطلق خداي تعالي است. ولايت چشمه جوشان خالص علم الهي است كه هر تشنه اي را كه لياقت كاميابي از آن را داشته باشد سيراب مي سازد. كسي كه از اين چشمه زلال و شفاف قطره اي نوشيده باشد مي داند ولايت يعني چه؟!

مولاي بزرگوار، امام رضا (عليه السلام) كلام شيوايي در شناخت ولايت بيان فرموده اند كه ما را به حقيقت عرفاني ولايت مي رساند.

امامت، مقام انبياء، وارث اوصياء است، امامت نمايندگي خداي عزوجل و جانشين پيامبر و مقام اميرالمؤمنين و ميراث حسن و حسين (عليهماالسلام) است. امامت زمام دين و باعث نظم مسلمين و صلاح دنيا و عزت مؤمنين است. امامت پايه بالندگي اسلام و شاخه و نتيجه والاي آن است. توسط امام است كه نماز و زكات و روزه و حج و جهاد به كمال خود مي رسد و في ء [4] و صدقات كامل مي شود، حدود



[ صفحه 218]



و احكام جاري مي گردد و مرزها حفظ و حراست مي شود. و حدود او را جاري مي نمايد و از دين خدا دفاع نموده، با حكمت و موعظه نيكو و دليل قاطع، مردم را به راه پروردگارشان فرامي خواند.

امام همچون خورشيد درخشان جهان است، خورشيدي كه دور از دسترس دستها و چشمها، در افق قرار دارد. امام، ماه نوراني، چراغ درخشان، نور ساطع و ستاره اي راهنما در دل ظلمت ها و صحراهاي خشك و بي آب و علف و موج هاي وحشتناك درياهاست. امام همچون آتشي است در بلندي هاي بيابان، كسي كه از سرما به آتش پناه برد، او را گرم مي كند و در مهلكه ها راهنمائيش مي كند. هركس از او دست بكشد هلاك خواهد شد.

امام ابر پر باران و باران پر بركت است، خورشيد درخشان و زمين گسترده است، او چشمه جوشان و باغ و بركه است.

امام اميني است همراه، پدري است مهربان، او برادر تني است، و در مصائب پناه بندگان است. امام، امين خدا در زمين و حجت او بر بندگان و خليفه خدا در كشور اوست. امام دعوت كننده مردم به سوي خدا و مدافع حرمت هاي الهي



[ صفحه 219]



است. [5] .

انتخاب راه ولايت، گام نهادن در صراط مستقيم است، راهي كه ظلمت ها را در مي نوردد، جهالت ها را سرنگون مي سازد و پرتو نوراني اش قلب ها را منور مي سازد.

كساني كه با پيروي از راه ولايت به اين حقيقت ارزنده و باشكوه رسيده اند، به خوبي مي دانند كه اگر ولايت و اطاعت از راهنمايي هاي آن بزرگواران در دستورات دين نباشد، هيچكدام از اعمال آنان مورد قبول



[ صفحه 220]



قرار نخواهد گرفت.

انتخاب راه ولايت و پيروي از دستورات ائمه معصومين (عليهماالسلام) روشنگر راه حقيقت براي انسان است. پيروان حقيقي اين صراط به حقيقت، راه يافتگان حقيقي از سوي خداوند متعال مي باشند.

نكته جالب توجه و بسيار دقيق، آن است كه خداوند متعال خود در قرآن كريم به توضيح مفهوم صراط مستقيم پرداخته و مي فرمايد:


پاورقي

[1] يقول ارشدنا (الي) الصراط المستقيم، ارشدنا للزوم الطريق المؤدي الي محبتك، و المبلغ (الي) دينك و المانع من ان نتبع اهواءنا فنعطب،اونأخذ بآرائنا فنهلك (معاني الاخبار، ج 1، ص 71).

[2] ليس بين الله و بين حجته حجاب، فلا لله دون حجته ستر، نحن ابواب الله و نحن الصراط المستقيم و نحن عيبة علمه و نحن تراجمة وحيه و نحن اركان توحيده و نحن موضع سره. (معاني الاخبار، ج 1، ص 76).

[3] اني لاعلم ما في السماوات و ما في الارض و اعلم ما في الجنة و اعلم ما في النار و اعلم ما كان و ما يكون. فقال: علمت ذلك من كتاب الله عزوجل ان الله عزوجل يقول: (آيه 89 سوره نحل) (اصول كافي، ج 1، ص 388).

[4] في ء غنائمي را گويند كه بدون جنگ و خونريزي به دست مسلمانان مي افتد.

[5] ان الامامة هي منزلة الانبياء وارث الاوصياء، ان الامامة خلافة الله عزوجل و خلافة الرسول و مقام اميرالمؤمنين و ميراث الحسن و الحسين (عليهماالسلام) ان الامامة زمام الدين و نظام المسلمين و صلاح الدنيا و عز المؤمنين. ان الامامة اس الاسلام النامي و فرعه السامي، بالامام تمام الصلاة و الزكوة و الصيام و الحج و الجهاد، و توفير الفي ء و الصدقات، و امضاء الحدود و الاحكام و منع الثغور و الاطراف.

الامام يحل حلال الله و يحرم حرام الله و يقيم حدود الله و يذب عن دين الله و يدعوا الي سبيل ربه بالحكمة و الموعظة الحسنة و الحجة البالغة. الامام كالشمس الطالعة للعالم و هي بالافق بحيث لا تنالها الايدي و الابصار. الامام البدر المنير و السراج الزاهر و النور الساطع و النجم الهادي في غياهب الدجي و البيد القفار و لجج البحار. الامام الماء العذب علي الظماء و الدال علي الهدي و المنجي من الردي. الامام النار علي اليفاع، الحار لمن اصطلي به و الدليل في المهالك من فارقه فهالك.

الامام السحاب الماطر و الغيث الهاطل و الشمس المضيئة و الارض البسيطة و العين الغزيرة و الغدير و الروضة.

الامام الامين الرفيق، و الوالد الشفيق و الاخ الشفيق و مفرع العباد في الداهبة.

الامام امين الله في ارضه و حجته علي عباده و خليفته في بلاده، الداعي الي الله و الذاب عن حرم الله عزوجل. (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 449).


بازگشت