و اياك نستعين


«و تنها از تو ياري مي جوئيم»

نمازگزار با ذكر اين جمله، تمام قدرت هاي جهان را زير پا مي گذارد و خداوند متعال را قادرترين موجود جهان دانسته و مي گويد: پروردگارا تنها از تو ياري مي جوئيم.



[ صفحه 205]



مولاي بزرگوار، امام رضا (عليه السلام) در تبيين اين جمله مي فرمايند:

اين لفظ، بيان زياده طلبي و افزون خواهي از توفيق خداوند براي انجام عبادت است، زيرا بنده مي داند كه به عبادت پروردگارش روي آورده و به ياري او موفق به اين عمل شده، پس افزوني اين مراتب و دوام آن را مي خواهد و پياپي بودن آن نعمتها را كه خداوند به او كرامت فرموده و ياري اش نموده است. [1] .

جمله «اياك نعبد و اياك نستعين»، نقطه عطفي ميان بنده و خالق متعال مي باشد زيرا نمازگزار تا جمله اياك نعبد به ستايش و تقديس خداوند متعال مي پردازد ولي با ذكر جمله اياك نستعين و بعد از آن، از او طلب ياري مي نمايد.

در يك حديث قدسي اين موضوع به گونه اي بسيار عارفانه توضيح داده شده است.

مولاي بزرگوار، امام رضا (عليه السلام) از پدران بزرگوارشان از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت كرده اند كه فرمود:

از رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه مي فرمودند:

خداي تعالي فرموده، فاتحة الكتاب را بين خود و بنده ام



[ صفحه 206]



تقسيم كرده ام، نصفش از من و نصفش از بنده من است و بنده ام هر چه بخواهد به او مي دهم.

چون بنده مي گويد: «بسم الله الرحمن الرحيم» خداي عزوجل مي فرمايد: بنده ام عمل خود را با نام من آغاز كرد و بر من است كه امور او را در آن، تمام و كامل كنم و در احوالش بركت دهم.

و چون بنده گويد: «الحمد لله رب العالمين» پروردگار متعال فرمايد: بنده من مرا سپاس گفت و اقرار كرد كه نعمت هايي كه در اختيار دارد از ناحيه من است و بلاهايي كه به وي نرسيده به لطف و تفضل من است و من شما ملائك را گواه مي گيرم كه نعمت هاي دنيا و آخرت او را زياد نموده و بلاهاي آخرت را از او دور كنم، همان طور كه بلاهاي دنياي او را از او دور كردم.

و چون بنده گويد: «الرحمن الرحيم» خداي عزوجل فرمايد: بنده ام شهادت داد كه من رحمان و رحيم هستم. من نيز شما ملائك را گواه مي گيرم كه بهره او را از نعمت و رحمت خود فراوان ساخته، نصيبش را از عطاي خودم جزيل و بسيار كنم. و چون بنده گويد: «مالك يوم الدين» خداي تعالي فرمايد: شما شاهد باشيد كه بنده ام اعتراف كرد به اينكه من مالك روز جزا هستم و در آن روز كه روز رستاخيز است حساب او را آسان كنم و حسنات او را قبول نموده و از گناهانش صرف نظر كنم.

و چون بنده گويد «اياك نعبد» خداي عزوجل فرمايد: بنده ام



[ صفحه 207]



راست گفت و به راستي مرا عبادت كرد. به همين جهت شما را گواه مي گيرم در برابر عبادتش پاداشي دهم كه هر كس در عبادت، راه مخالف او رفته به حال او رشك برد.

و چون بنده گويد: «و اياك نستعين» خداي تعالي فرمايد: بنده ام از من استعانت جست و به سوي من پناهنده گشت من نيز شما را گواه مي گيرم كه او را در امورش كمك و ياري كنم و در شدائد و بلاهايش به دادش برسم و در گرفتاري هايش دست او را بگيرم.

و چون بنده گويد: «اهدنا الصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين» خداي عزوجل فرمايد: همه اين ها و آنچه غير از اينها بنده ام درخواست كند برآورده است. من همه خواسته هايش را اجابت كردم و آنچه آرزو دارد برآورده نمودم و از آنچه مي ترسد ايمني بخشيدم [2] .



[ صفحه 208]



در اين روايت بسيار زيبا، خداوند متعال سوره حمد را دو بخش قرار داده، بخشي از آن، مربوط به ستايش و حمد و بزرگداشت خداي تعالي است كه توسط بنده نمازگزار اجرا مي گردد و بخش دوم مربوط به خداي جل و جلاله مي باشد كه نشانه فضل و بخشش او مي باشد كه در مقابل اقامه نماز عارفانه بندگانش به آنان عطا مي فرمايد.

لازم است نمازگزار بخش اول سوره را آن چنان كه شايسته خداي تعالي است به خوبي برگزار نمايد تا از موهبت خداي تعالي در بخش دوم آن محروم نماند.

در روايتي از طرق عامه، مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) در تفسير اياك نعبد و اياك نستعين مي فرمايند:

تفسير اين آيات آن است كه يعني: ما از تو غير تو را نمي خواهيم و عبادتت را در مقابل چيزي انجام نمي دهيم آن گونه كه نادانان به خيال خود ترا عبادت مي كنند در حاليكه در دلشان به ياد همه چيز هستند جز به ياد تو. [3] .



[ صفحه 209]



كلام مولاي بزرگوار (عليه السلام) مبني بر اخلاص نمازگزار در حال نمازش مي باشد. زماني كه بنده با اداي اين جملات، مفاهيم عرفاني سوره حمد در ذهنش باشد، امكان ندارد در چنين حالتي در ذهن و قلب او تفكر ديگري جز توجه به خداي تعالي وجود داشته باشد. زيرا نمازگزار در اين حالت، خداوند متعال را مستقيما مورد خطاب قرار داده و مي گويد:

پروردگارا ما از تو غير تو را نمي خواهيم و عبادتت را در مقابل چيزي انجام نمي دهيم، تنها ترا مي پرستيم و تنها از تو ياري مي جوئيم.

در چنين لحظاتي نبايد در ذهن نمازگزار عواملي چون رسيدن به پول و ثروت و... و ساير مسائل مادي باشد.

علت اينكه يك نمازگزار در حال نمازش بايد با حضور قلبي و خشوع باشد اين است كه وقتي از پروردگارش حاجتي را مستقيما درخواست مي كند، در ذهن و قلبش چيزي جز پروردگار متعال نباشد، زيرا كه فرموده اند:

كسي كه جز از خداوند متعال ياري جويد، ذليل و خوار مي شود. [4] .

اين كلام آگاهي بخش بدين مفهوم است كه اگر كسي جز خدا از كس ديگري طلب ياري نمايد به هدفش نخواهد رسيد زيرا كه در خواسته هايش غير خدا را شريك قرار داده است.



[ صفحه 210]



نمازگزار با استعانت جستن از خالق متعال، مرحله اي از نمازش را پشت سر گذاشته كه در آن به توحيد خداي متعال و نيز به حضور در روز بازپسين و رسيدگي به اعمال خود در آن روز، اقرار نموده است و اينك از همان كسي كه او را ستوده و ستايش نموده، دست ياري به سويش دراز كرده و او را مستقيما مورد خطاب قرار مي دهد.

همان گونه كه در حديث قدسي بيان گرديد، نمازگزار اگر بخش اول اين سوره را با خشوع قلبي كامل، انجام داده باشد، خداوند متعال تعهد نموده است كه تمام خواسته هاي او را مورد قبول قرار دهد. نمازگزار با پشت سر گذاشتن بخش اول سوره، بخش دوم آن را مي خواهد آغاز كند. او در اين مرحله مي خواهد درخواست عارفانه اي از خداي تعالي داشته باشد.

فرازي ديگر در خواندن سوره حمد آغاز شده است، مرحله درخواست و ياري و كمك از خداي بي نياز و بي همتا، نمازگزار در اين مرحله از نمازش مي خواهد خواسته هايش را كه به خاطر آن قيام كرده است، از خدا طلب نمايد اكنون زمان حاجت خواستن است، اكنون زمان آن رسيده است، آنچه را كه از هر چيز بالاتر است از او درخواست كند.

اگر در مقابل فردي بسيار سخي و بخشنده قرار گرفته باشيد و از شما بخواهند كه بهترين و عالي ترين نيازتان را از او درخواست كنيد، چه چيزي از او درخواست مي كنيد؟

احتمال دارد بنده نادان در چنين لحظه سرنوشت ساز، جز مال و ثروت و... از او چيزي نخواهد.

بنده نمازگزار نادان چه مي داند كه عالي ترين و ارزنده ترين چيزي را كه مي خواهد از خداي رحمان و رحيم طلب كند، چه چيزي مي تواند



[ صفحه 211]



باشد! زيرا كه او به صلاح نهايي خود آگاهي ندارد، او جز به زمان حال و آينده بسيار نزديك نمي انديشد. بدين سبب است كه سعادت و خوشبختي را در مال و ثروت مي داند.

اما خداي مهربان، بندگانش را به ناداني شان رها ننموده است، او به ناداني بندگانش به خوبي واقف است بدين لحاظ بنده اش را در نماز راهنمايي مي فرمايد كه از او چيزي را طلب كند كه بالاتر از آن، وجود نداشته باشد. بنده اش را راهنمايي مي كند به اينكه از او چيزي بخواهد كه ارزنده تر از آن، در جهان نباشد. پس مي فرمايد: بخوان:


پاورقي

[1] استزادة من توفيقه و عبادته و استدامة لما انعم الله عليه و نصره. (من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 482).

[2] قال الله جل جلاله: قسمت فاتحة الكتاب بيني و بين عبدي فنصفها لي و نصفها لعبدي و لعبدي ما سئل، اذا قال العبد: بسم الله الرحمن الرحيم، قال الله جل جلاله:بدأ عبدي باسمي و حق علي ان اتمم له اموره و ابارك له في احواله. فاذا قال: الحمد لله رب العالمين، قال الله جل جلاله: حمدني عبدي و علم ان النعمة التي له من عندي و ان البلايا التي ان رفعت عنه فبطولي، اشهدكم اني اضيف له الي نعم الدنيا. نعم الآخرة و ادفع عنه بلايا الدنيا كما دفعت عنه بلايا الآخرة، فاذا قال الرحمن الرحيم قال الله جل جلاله شهد لي اني الرحمن الرحيم اشهدكم لاوفرن من رحمتي حظه لاجزلن من عطائي نصيبه. فاذا قال: مالك يوم الدين، قال الله جل جلاله: اشهدكم كما اعترف اني مالك يوم الدين لاسهلن يوم الحساب حسابه و لاتقبلن حسناته و لاتجاوزن عن سيئاته. فاذا قال: اياك نعبد، قال الله: صدق عبدي اياي يعبد اشهدكم لاثيبنه علي عبادته ثوابا يغبطه كل من خالفه في عبادته لي. فاذا قال: و اياك نستعين، قال الله: بي استعان و الي التجأ. اشهدكم لاعيننه علي امره و لاغيثنه علي شدائده و لاخذن بيده يوم القيامة. فاذا قال: اهدنا الصراط المستقيم الي آخر السورة قال الله: هذا لعبدي و لعبدي ما سئل قد استجبت لعبدي و اعطيته ما امل و امنته مما منه و جل. (كليات حديث قدسي، ص 234).

[3] لا نريد منك غيرك و لا نعبدك بالعوض و البدل كما يعبدك الجاهلون بك المغيبون عنك (تفسير الميزان، ج 1، ص 72).

[4] من استعان بغير الله ذل.


بازگشت